Amir Victor

مسافر سوار کردم تا برسیم مخش رو زدم❕

سنا منو به زور برد محضر عقد کنیم❕

دختره برای اینکه باهاش اوکی شم واسم آیفون 14 خرید😶‍🌫️

ترفند هاي آشنايي با دختر با امیر ویکتور👀

دختره ازم خوشش اومد بهم شماره داد👀

این پسره رو سنا پیشم اورد که فقط حرصم رو در بیاره❌

با موتور رفتیم مخ زنی الهیه ☺️😎

سنا فهمید که پیچوندمش و رفتم تور کویر! پارممم😭

سنا با انبر دستی افتاد دنبالم❌ میخواد پارم کنه🫤

رفتم یزد گردی👀 تو اون زمان چقدر یزد به روز بوده😮

با رفقا رفتیم یزد گردی👁️ ولاگ مکان های تاریخی یزد🏛️

واسه ازدواج دنبال دخترم😁 تا رفیقش بیاد مخش رو زدم👁️

با سنا رفتیم باغ وحش رفیقاشو ببینه👀 ولاگ باغ وحش کاپلی

سنا بخاطر ویدیو دیروز میخواد پارم کنه❌

دختره اصفهانی بود مخش رو زدم👀 بهش گفتم من ازدواجیم میخوام بیام بگیرمت😮

ری اکت به اولین باری که همو دیدیم👀

بلاخره ازش خواستگاری کردم💘

با موتور سنگین رفتم دوست دخترمو سورپرایز کنم👀 قراره عاشقونه با موتور❕

نزدیک بود کات کنیم❌ بهم گفت برو پیش همون خرابای دورت👀

رفیق دوست دخترمو سوار کردیم😎 مخ اونم زدم😁

به دختر گفتم زن دارم😎قاطی کرد

دختره گوشیمو ازم گرفت🫣 بهم گفت دیگه نباید با کسی ویدیو بگیری

دخترا سر من داشتن دعوا میکردن😁 مخ دو تا رفیق رو زدم😎

دختره اسمم رو تتو کرد رو دستاش🫣

دختره میگفت اسنپ شخصی من شو🫣 بهش گفتم زن و بچه دارم👀

خانوم ویدیو قبلی بهم زنگ زد🫣 میخواد منو ببره دبی عشق و حال😁

دختره بچه الهیه بود یک دو سه مخشو زدم😎

با اینکه دختره خیلی عصبانی بود و میخواست پیاده بشه شمارشو گرفتم 🤞🏻😈

من ازدواجیم💍 با گل شیرینی میام خونتون💐

دیت با خانوم عابر بانکی😐میگم صداش چقدر آشناس🤫