شیدا آدمیت

هر جسد را که زیر گردون است

مادری خاک و مادری خون است

مادر خون بپرورَد در ناز

مادر خاک ازو ستانَد باز

گرچه بهرام را دو مادر بود

مادر خاک مهربان‌تر بود

کانچنانش ستد که باز نداد

ساز چاره به چاره‌ساز نداد