قصه گوی شهر
سلام من شهرزاد قصه گو هستم .
🌟 به کانال داستانهای واقعی و عبرتآموز خوش آمدید!
در این کانال، ما داستانهای واقعی از زندگی افراد مختلف را روایت میکنیم؛ داستانهایی که هر یک درسهای ارزشمندی برای زندگی دارند. اگر به دنبال حکمتهای عمیق و عبرتآموزی از تجربیات واقعی هستید، اینجا همان جایی است که باید باشید.
روایتهای واقعی از زندگی افرادی که تجربههای خاصی را از سر گذراندهاند.
هر داستان با نکاتی آموزنده و عبرتآموز همراه است که به شما کمک میکند زندگی خود را بهتر مدیریت کنید.
از ماجراهای تکاندهنده و الهامبخش گرفته تا داستانهایی که میتواند شما را به تفکر وادار کند.
با زدن دکمه سابسکرایب، از داستانهای جدید و پرمعنا بهرهمند شوید و زنگوله را بزنید تا هیچ ویدیویی را از دست ندهید.
📝 اگر شما هم داستانی واقعی و عبرتآموز دارید که دوست دارید با دیگران به اشتراک بگذارید، حتماً در کامنتها برای ما بنویسید.
داستان واقعی
داستان خیانت
پادکست
داستان عاشقان
رمان
ازدواج
لینک ارتباط مستقیم با ما در واتساپ برای ارسال داستانهای شما :
https://www.whatsapp.com/business/»

این پایان عشقم نیود...شروع خودم بود...#داستان_واقعی

فکر میکردم عاشقمه، تا اینکه تعقیبش کردم تو اون روز بارونی اونو با مردی دیدم درحالیکه.#داستان_واقعی

داستان دختر روستایی که عاشق مردی دیو صفت شد ...#داستان_واقعی

اونشب همه چی عوض شد ...با اتاق ۳۰۴ پایان یک زندگی...#داستان_واقعی #پادکست

خواستگارم یه دکتر بود که از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم اما بلایی سرم آورد که...#داستان_واقعی

زن عموم چشم نداشت منو ببینه ، همین باعث شد که به ما خیانت کنه...#داستان_واقعی

کاری که پدرم باهام کرد باعث شد زندگیم نابود بشه و عشقم رو از دست بدم...#داستان_واقعی

همه هوش و حواس شوهرم پیش دوست متاهلم بود یه شب دیدم وارد اتاق شد و...#داستان_واقعی

داستان واقعی: یه پسر پرورشگاهی بودم که اون دخترو دیدمحسابی هوش از سرم برد...#داستان_واقعی

داستان واقعی: داستان عشقی که به مرگ ختم شد ...#داستان_واقعی

داستان واقعی: تعطیلات عید رفتم استانبول ...داستان شنیدنی که حیفه از دستش بدی...#داستان_واقعی

داستان واقعی: با عشقم خونه بودیم که یهو شوهرم رسید....

داستان واقعی: داستان عشق چالوس برفی...داستان خیلی زیبایی که باید بشنوی...#داستان_واقعی

محل کارم بودم ، دوست پسرم هم بود که یهو شوهرم رسید ودوست پسرم رو در حالی دید که ...#داستان_واقعی

داستان واقعی:عاشق برادر شوهرم بودم به شوهرم هیچ حسی نداشتمو مدام پسش میزدم...#داستان_واقعی

داستان واقعی: خواهرم با عشقم باهم روهم ریختن ، داستانی که با شنیدنش چشات گرد میشه...#داستان_واقعی

داستان واقعی: عاشق همکلاسیم شدم اما اونو با یکی دیگه تو صحنه ای دیدم که...#داستان_واقعی

داستان واقعی: داستانی حیرت انگیز و بسیار زیبا حیفه اگه گوش نکنی #داستان_واقعی

داستان واقعی: خواهرم زایمان کرده بود رفتم تا کمک حالش باشم اما شوهر خواهرم ...#داستان_واقعی

داستان واقعی: شوهر سابقم جلوی چشم شوهرم به بدترین نحو بهم ...کرد ...#داستان_واقعی

بهش زنگ زدم جواب نداد رفتم در خونشون چراغا خاموش بود ولی سایه اشو تو اتاق خواب...#داستان_واقعی

زن مطلقه ساده ای بودم که با یک پسر جوون دوست شدم اما اون بلایی به سرم آورد که ...#داستان_واقعی

ازشهرستان خودمون زن گرفتم تا زنم کم توقع و محجوب باشه اما زنم تهرانو آباد کرد...#داستان_واقعی

داستان واقعی:دخترم سه بار ازدواج کرد اما هردفعه پس فرستاده میشد...#داستان_واقعی

شب حجله شوهرم گفت باید رفیقش و زنش هم بامن باشن...#داستان_واقعی #پادکست

دامادم به دخترم شک داشت و می گفت بهش خیانت میکنه...#داستان_واقعی #پادکست

شوهرم شیفت بود رفتم حمام وبدون حوله اومدم بیرون که پسر خواهر شوهرم...#داستان_واقعی

داستان واقعی : داستان آخرین خواننده ،#داستان_واقعی #پادکست

مچ شوهرمو با بهترین دوستم در حالی گرفتم که...#داستان_واقعی #پادکست

داستان واقعی: عشقی که با مرگ هم تمام نشد ...#داستان_واقعی #پادکست #داستان