داستان هاب

از شوهرم جدا شده بودم .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

شوهر خاله ام فوت کرده بود. .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

توی هتل کربلا رفته بودم .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

دخترم از شوهرش جدا شد .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

مستاجر با صدای ترسیده زنگ زد .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

ماشینم خراب شده بود برده بودم مکانیکی .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

داستان واقعی عبرت آموز از مخاطبین کانال .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

مامانم فهمید با زنم مشکل دارم .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

مربی باشگاه ورزشی بودم .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

رفته بودیم کربلا .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

یه خانواده افغانی طبقه بالاییمون بودن .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

رئیس زنم دوست خانواپگیمون بود .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

یرای تمیزکاری خونه ام کارگر گرفتم .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

زن عموم ارایشگاه داشت .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

نامادریم هر روز تو خونه مهمونی میگرفت .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

دامادم املاکی بود .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

داستان خانوادگی .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

خاله ام رو مثل مادرم دوست داشتم .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

باجناقم دوست نزدیکم بود .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

پسرن به ترکیه مهاجرت کرده بود .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

شوهر خاله ام توی تصادف فوت شد .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

توی بیمارستان دکتر بودم .#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

خونه جاریم مهمون بودیم.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

بعد کلی مشکل ازدواج کردم.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

پدرم توی اتفاقی فوت کرد نا مادریم بی خانمان بود.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

عموی شوهرم دیوونه شده بود.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

توی قم دانشجو بودم.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

وقتی از مهمونی خانوادگی برگشتیم.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

عمه ام تنهایی زندگی میکرد.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست

بعد فوت شوهرم با پسرم و زنش زندگی میکردم.#رادیو داستان #داستان واقعی #پادکست