داستان دلنشین
سلام رها هستم راوی داستان های دلنشین😍
اینجا هرشب یه قسمت از داستان های واقعی اجتماعی عاشقانه و....براتون روایت میشه😊
اگه به شنیدن داستان های واقعی و عاشقانه و اجتماعی و سرگذشت های افراد مختلف علاقه مندی باید بگم به کانال خودت خوش اومدی 😍 برای اینکه هرشب از قسمت جدید داستان باخبر بشی کانال رو سابسکرایب و زنگوله رو بزن
داستان ها به صورت سریالی هرشب به جز جمعه ها ساعت ده براتون پخش میشه ممنون که حمایتم میکنی🥰
داستان واقعی
داستان ایرانی
داستان عاشقانه
پادکست
داستان صوتی
#پادکست_داستان
#داستان_واقعی
#داستان
#رمان_صوتی

سرگذشت افسانه....عشق سابقم بعد از پنج سال برگشت ومن ازدواج کرده بودم اما ....قسمت چهارم

سرگذشت افسانه...شوهرم به خاطر من عشق سابقش رو کنار گذاشت حالا بعد سه سال به خاطر .....قسمت سوم

سرگذشت افسانه...شوهرم بود اما شب عروسی حرفی به من زد که زندگی برام تیره و تار شد ...قسمت دوم

سرگذشت افسانه....عاشقانه دوسش داشتم اما مادرم با تهمتی که با من زد باعث شد ....قسمت اول

سرگذشت نورا...عشقم رو بعد از چهار سال پیدا کردم اما .....قسمت دوازدهم و پایانی

سرگذشت نورا..خونهی پدرم واقعیتی منتظرم بود که فکرشم نمیکردم ....قسمت یازدهم

سرگذشت نورا...برای رسیدن به وطنم و عشقم حاضر بودم هرکاری انجام بدم اما...قسمت دهم

سرگذشت نورا....به خاطر پسرم حاضر بودم هر خفت و خاری رو تحمل کنم ...قسمت نهم

سرگذشت نورا...اون اتفاقی که ازش میترسیدم بالاخره به سرم اومد...قسمت هشتم

سرگذشت نورا.... دختر ناز پروده تاجر معروف یزد توی خرابه ها بچش رو به دنیا آورد...قسمت هفتم

سرگذشت نورا...مرتضی حرفی بهم زد که فهمیدم باید از اون خونه لعنتی فرار کنم ...قسمت ششم

سرگذشت نورا...راز اتاق قفل شده بر ملا شد.....قسمت پنجم

سرگذشت نورا...برادرم به همراه خواستگارم نقشه ای برام کشیدن که......قسمت چهارم

سرگذشت نورا....عاشقانه ای جسور و جذاب .....قسمت سوم

سرگذشت نورا...شب خواستگاریم اتفاقی افتاد که سرنوشتم تغییر کرد....قسمت دوم

داستان نورا...عاشقانه ی جذاب رو از دست نده .....قسمت اول

سرگذشت گلبهار....عمه تنی و واقعیم کاری باهام کرد که زندگیم ....قسمت آخر

سرگذشت گلبهار...عمارت پر رمز و راز ....قسمت چهارم

سرگذشت گلبهار...عمارت اربابی با راز سر به مهر ....قسمت سوم

سرگذشت گلبهار....مادرشوهرم تهمتی به من زد که تاوانش برام عذاب آور بود ....قسمت دوم

سرگذشت گلبهار...تاوان عشق برادرم رو من دختر نازپرورده خان باید پس میدادم...قسمت اول

داستان اقدس...داستان عاشقانه قدیمی...قسمت پایانی

داستان اقدس..حماقت های من تمومی نداشت با کاری که کردم... ..قسمت هشتم

سرگذشت اقدس...راز بی محبتی مادرم رو بالاخره فهمیدم..قسمت هفتم

سرگذشت اقدس...کامنت اول رو حتما بخون مهربونم ...قسمت ششم

داستان اقدس..روز به دنیا اومدن دخترم از چیزی که بالای سرش دیدم زبونم بند اومد...قسمت پنجم

سرگذشت اقدس...شب عروسیم اتفاقی افتاد که سرنوشت من و خواهرم عوض شد ...قسمت چهارم

سرگذشت اقدس...عشقم با خواهرم نامزد کرد اما شب عروسی من ....قسمت سوم

داستان اقدس..مادرم و خواهرم کاری با من کردند که ....قسمت دوم

سرگذشت اقدس..کسی که عاشقش بودم اومد خواستگاری اما به جای من خواهرم رو نشونش دادن..قسمت اول