پادکست داستان
در کانال پادکست داستان، سعی ما بر این است که داستان های پندآموز وواقعی را به جذاب ترین حالت ممکن برای شما به نمایش بگذاریم
کانال پادکست داستان های واقعی وعاشقانه وپنداموز را یک روز درمیان برای مخاطبان خود به تصویر میکشد
امیدوارم از دیدن ویدیو ها لذت کافی رو ببرید و با سابسکرایب کردن مارو حمایت کنید🔔
راستی نظرهای خوشگلتونم برامون کامنت کنید😍
پادکست صوتی
داستان ایرانی
قصه ی شب
داستان شبانه
داستان واقعی
داستان پندآموز
داستان آموزنده

داستان واقعی :مدیر مدرسه بودم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :همکارم افغانی بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :شوهرم دائم ماموریت بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :شوهرم بهم گفت دوستم میاد.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :دوست بابام بی خانمان بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :توی یه هتل کار میکردم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :قبل ازدواج با زنم بودیم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :یکی از زیباترین داستان های کانال.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :خونه مون نیمه کاره بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :یرای دندون هام میرفتم دندون پزشکی#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :مادرخونده ام باعثش شد#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :فوق العاده شنیدنی و جالب.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :شوهرم سفرکاری رفته بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :شوهرم همیشه میگفت اضافه کاری میمونم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی : شغلم پرستاری بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی : توی ویلای شمال رفته بودیم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی : ماموریت رفته بودم و همکارم اونجا کمک کرد.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی : برق ساختمونمون رفته بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی : داستان بسیار زیبا و شنیدنی.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :اون شب اتفاق عجیبی افتاد.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :شغلم تگهداری از سالمندان بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :نامزدم پسر خوبی بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :راننده اسنپ بودم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :همسایمون عرب بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی : دوماد سرخونه داشتم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :با زن عمویم زندگی میکردم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :بعد مرگم با جناق مهربونم بهم گفت.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :همکارم که رفیق خیلی خوبم بود.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :رفته بودم بازار وسائل بخرم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

داستان واقعی :دوماد سرخونه شدم.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو