Podcast Ferkanse | پادکست فرکانس
پادکست فرکانس جاییست که صدا، افسانه و تاریکی در هم تنیده میشوند.
در این کانال، با روایتهایی از دل اسطورههای ایرانی و یونانی، قصههای کهن، پندهای فراموششده و داستانهای پر رمز و راز روبهرو میشوید؛ داستانهایی که نه فقط سرگرم میکنند، بلکه فکر و احساس را هم بیدار میسازند.
هر قسمت، سفریست در زمان — از کاخهای سنگی کیانیان تا معابد آتن، از سرگذشت قهرمانان فراموششده تا افسانههای تاریک و پندآموزی که قرنها زمزمه شدهاند.
اگر به داستانهای اسطورهای، پادکستهای فلسفی، و روایتهای صوتی پرانرژی و سینمایی علاقه دارید، اینجا خانهی شماست.
🎙 در «پادکست فرکانس» میشنوید:
افسانههای ایرانی، یونانی و شرقی
داستانهای پندآموز و فلسفی
روایتهای تاریک و رازآلود
بازخوانی حماسهها با صدایی روایی و فضاسازی احساسی
📜 هدف ما فقط نقل افسانه نیست؛ بلکه بیدار کردن خرد و احساس درون مخاطب از طریق صداست.
با هر داستان، پیامی عمیق در دل تاریکی نهفته است؛ از جمشید تا کیخسرو، از زئوس تا پرومته.
---
📡 دنبال کن و بخشی از این جهان افسانهای شو.
پادکست فرکانس: جایی میان افسانه، فلسفه و پند.
داستان واقعی منو لوله کش سر کوچمون داستانکده
«۱۰ اسطوره ایرانی که شاید واقعاً وجود داشتند!» | حقیقت پشت افسانههای ایران باستان
راز ناپدید شدن کیخسرو: گنجینهای که تمام تاریخ ایران در جستجوی آن است! (افسانههای شاهنامه)
قاتل ناخواسته: ماجرای مسعود و پیمان یکساله با عفریت بیابان!
راز آزادی مولانا | درسی که طوطی با «مرگ تقلبی» و شبان با «کُفرِ عاشقانهاش» داد!
توی محلمون پیرمرد افغانی زندگی میکرد... داستانکده
حکایت سه مرد و طلا: داستانی آموزنده از ادبیات کهن فارسی
یکی از زیباترین داستان های کانالم
از گوش دادن به این داستان سیر نمیشی... داستانکده
دختر افغانی بودم که...
شب عروسیم بود... داستانکده
نصاب برای نصب ماهواره اومد... داستانکده
متوجه رفتار های عجیبی شدم که... داستانکده
شوهر خواهرم زنگ زد... داستانکده
ویزیت آخر شب بودم... داستانکده
زندایی مهربونم کمکم کرد... داستانکده
تعویض روغنی داشتم... داستانکده
شوهرم مغازه کفاشی داشت و کار میکرد... داستانکده
قصاب محله مون خیلی مرد خوبی بود... داستان واقعی با داستانکده
دامادم کاری کرد که... داستانکده
داستان بسیار جذاب وشنیدنی... داستانکده
کارگر افغانی که توی خونه مون کارگری میکرد که... داستانکده
پسر همسایه طبقه بالایی کسی کرد که - داستان واقعی
برادرشوهرم پسر خیلی خوبی بود داستان واقعی
عاشق کسی شدم که - داستان_واقعی