Ketabkhane Khial
سلام من رها هستم و اینجا کتابخانه خیال است
سالهاست که به عادت کتابخوانی خوگرفتم و از اینکار لذت میبرم. با خودم گفتم که این لذت روبا شما مخاطب فرهیخته و گرامی تقسیم کنم امیدوارم در کنارهم کتاب بخونیم و احساس خوبی داشته باشیم. اگر این فضا رو دوست داشتید لطفا کانال رو سابسکرایب کنید و به دوستان کتابخونتون معرفی بفرمایید.
ممنونم

به مادرم گفتم دیگه بسه، باید تصمیم بگیری داستان واقعی

با یک دنیا انرژی مثبت به زندگی برگشتم

وقتی که عاشقت شدم پزشک نبودی

پدر و مادرم جدا شدن من بیگناهم ، داستان واقعی

حادثه در دفتر سینمایی

به خاطر اون تلفن مادرم سکته مغزی کرده ؟ داستان واقعی

برادرم گفت برو، داستان واقعی

در سفر قبل از عروسی اتفاق افتاد، داستان واقعی

شوهرم عاشق یک دختر فقیر خیابانی شد، داستان کوتاه

عشقم را از دست دادم ، داستان واقعی

از دخترم همیشه حمایت میکنم

مادرم به جادو اعتقاد داشت و مرا بدبخت کرد ، داستان واقعی

عاشقش شدم، او شوهر داشت، نابودش کردم، انتظار پشت پنجره ، داستان واقعی

در زندگی خلاف رودخانه شنا کردم

سرگذشت دردناک یک زن و نجات او به وسیله عشق، داستان واقعی

بعد از هجده سال فرار کردم، خلاصه رمان بر قله آرزوها

پدر و مادرم بیمار روحی بودند، داستان واقعی

عشق فریبکار، اقتباسی از رمان هالهای از تردید

راز پنهان در کیک، داستان واقعی

ازدواج شیرین، داستان واقعی و تک قسمتی

حماقت در سایه ناموس پرستی

توبه گرگ مرگ نیست، داستان واقعی

اقتباسی از رمان شوهر آهو خانم، روایتی از عشق و حسادت

بچه های کتابخانه خیال خیلی دوستتون دارم ❤️

فرزندی که بچه من نبود، داستان واقعی تک قسمتی هدیه زنده

چرا همه فکر میکردند او نفرین شده است؟ داستان واقعی

با خواستگار مادرم ازدواج کردم، داستان واقعی

ازدواج و مرگ ، خلاصه کتاب حوض فیروزه پایان

زن صیغهای فکرم را مشغول کرد، خلاصه رمان حوض فیروزه ۶

فکر کنم عاشقم شده ، خلاصه کتاب حوض فیروزه ۵