Rade paye zendegi
👣 رد پای زندگی | قصه‌هایی از دل آدم‌ها...
اینجا صدای زندگی رو می‌شنوی.
نه از روی کتاب، نه از تخیل... بلکه از دل واقعی‌ترین لحظه‌ها.
روایت‌هایی از آدم‌هایی مثل من و تو، که خندیدن، گریه کردن، عاشق شدن، شکست خوردن و دوباره ایستادن.
هر داستانی که می‌شنوی، شاید شبیه زندگی خودت باشه... یا کسی که دوسش داری.
اینجا با هم می‌فهمیم زندگی چقدر پیچیده، زیبا و گاهی باورنکردنیه.
🌱 اگه تو هم اهل دل شنیدن و حس کردن زندگی واقعی هستی...
📌 همین حالا سابسکرایب کن
🎧 یه فنجون آرامش بریز، بشین، و با ما همراه شو
📢 و یادت نره داستان ها رو با کسی که باید بشنوه، به اشتراک بذاری...
چون شاید همین داستان، مسیر کسی رو عوض کنه — شاید زندگی تو...
هر شب ساعت ۱۰/۵ منتظرم باش!
#داستان_واقعی
#پادکست
#داستان
#رد_پای_زندگی
#Rade_paye_zendegi
#padcast
#Radepayezendegi
«داستان واقعی، سرنوشت نهال: نهال هر بار نجاتش داد… ولی آرمان هر بار دوباره شکستش 💔»
«داستان واقعی، سرنوشت سیما :آگهی استخدامی که سیما رو تا مرز نابودی برد... 😨»
«داستان واقعی، سرنوشت ریحانه : ریحانه… زنی که هیچ‌وقت برای خانواده‌ی شوهرش کافی نبود 💔»
«داستان واقعی، سرنوشت ارغوان: همه‌چیز از یه شال‌گردن شروع شد…!» 🧣
«داستان واقعی، سرنوشت عذرا: فهمیدم که مادرشوهرم با عشق قدیمیش رل زده😱»
« داستان واقعی، سرنوشت روشنک:قسمت اول:چهلم بابا تمام شد، اما ماجرای مامان تازه شروع شد!»
« داستان واقعی، سرنوشت روشنک:قسمت اول:چهلم بابا تمام شد، اما ماجرای مامان تازه شروع شد!»
«داستان واقعی، سرنوشت نیلوفر:قسمت دوم: یه امضا می‌خواست تا همه‌چی رو از ما بگیره...»
«داستان واقعی، سرنوشت نیلوفر :قسمت اول: می‌خواستن با یه وکالت ساده، همه‌چی رو بالا بکشن!»
«داستان واقعی، سرنوشت ساحل: فقط چون اسمم “ساحل” بود، تو دل طوفان زندگی کردم...»
«داستان واقعی، سرنوشت نسیم: تو ماه زندگی منی... اما اون جمله، مال یه زن دیگه بود!»
«داستان واقعی، سرنوشت یاسمن:ویلای شمال:ارثیه ای که سهم ما نشد.»
«داستان واقعی، سرنوشت صحرا قسمت دوم: صحرا رو با اون مرد بردن کلانتری😱 باهاش رابطه داره؟؟؟»
«داستان واقعی، سرنوشت صحرا قسمت اول: صحرا شوهرش رو با لاله دید😱 داره بهش خیانت میکنه؟؟؟»
«داستان واقعی، سرنوشت الناز : پسر بودن، بلیتِ احترام بود... و من بلیت نداشتم!»
«داستان واقعی، سرگذشت ماندانا قسمت ۳: اون قبر خالی بود😱»
«داستان واقعی، سرگذشت ماندانا قسمت ۲: ماندانا بد قدمه😨»
«داستان واقعی، سرگذشت ماندانا قسمت ۱: ماندانا و سایه ی زن دیگر در زندگیش😨»
«داستان واقعی، سرنوشت هدی: سیلی خونین مادر…: هدی بی‌مادر شد!»
«داستان واقعی، گیسو قسمت ۲۰:گیسو درگیر هق‌هق و یک اعتراف تلخ!: راز ترسناک دلسا فاش شد!»
«داستان واقعی، گیسو قسمت ۱۹: «گیسو چرا نمی‌خواهد به کلاس برود؟ :عطا بالاخره دهان باز می‌کند!»
«داستان واقعی ، گیسو قسمت ۱۸: «وقتی امید در برابر چشم‌ها خاموش شد!»
«داستان واقعی ، گیسو قسمت ۱۷: ماجرای گیسو و عطا : از صیغه تا واقعیت تلخ»
«داستان واقعی، گیسو قسمت ۱۶ : گیسو و عطا، در آستانه فاجعه! راز فاش شد: انتقام یا بخشش؟»
«داستان واقعی ، گیسو قسمت ۱۵: دستبند روی دست عطا… و قلب گیسو از ترس منفجر شد!»
«داستان واقعی، گیسو قسمت ۱۴: گیسو و خاطره‌ای که دوباره شعله‌ور شد!»
« داستان واقعی، گیسو قسمت ۱۳: راز گیسو، اشک‌ها و نگرانی‌ها… چه اتفاقی افتاده؟!»
«داستان واقعی ، گیسو قسمت ۱۲: گیسو در آغوش عطا: آغوشی که نفس‌ها را گرفت…!»
«داستان واقعی، گیسو قسمت ۱۱: گیسو کجاست؟؟؟ : وقتی اعتماد روی لبه تیغ است…»
« داستان واقعی، گیسو قسمت ۱۰ : گریه‌ای که راز گیسو رو فاش میکنه… | شاید خوب نشم!»