شهربانو بهجت
داستان/ قصه گویی/ کتاب/ روانکاوی/شعر
فکرشم نمیکنی که رامین برای اینکه پیامش به ویس برسه چنین ترفندی به دایه بزنه، داستان ویس و رامین (۱۲)
دایه از ترس خودکشی ویس، با طلسمی مردانگی شاه را میبنده و رامین در جستجوی ویسه، داستان ویس و رامین ۱۱
لوترک طراحی جلد کتاب شعری که اشک فاحشهها را در می آورد پذیرفت و طرح ناگهان گل کرد، رمان مولن روژ ۱۴
ویس به ظاهر آراسته تن در میده، اما برای شاه نقشه ای شیطانی میکشه و... داستان ویس و رامین ۱۰
شاهِ داماد عروسی باشکوه را برپا کرده، ویس نالان و گریان تو سر خودش میزنه و ... داستان ویس و رامین ۹
شاه عاشق بزور ویس را به چنگ میاره، اما رامین ویس را در کجاوه میبینه و دل میبازه داستان ویس و رامین ۸
گریز وان گوگ، سرخوردگی عشقی، بی هدفی و شهامت رفتن به فاحشه خانه،زندگی تولوز لوترک، رمان مولن روژ ۱۳
توی پیام ویس نفرت بود و گفت منو به زور و زر نمی تونی بفریبی پس چرا شاه ذوق کرد؟ داستان ویس و رامین ۷
شاه یورش میبره برای به چنگ آوردن ویس، اما ویس از عشقش به ویرو میگه و ناامیدش میکنه. ویس و رامین ۶
تولدش شد تلخترین خاطره، فحش بارون شد چون از عشقش خواستگاری کرد. رمان مولن روژ ۱۲، زندگی تولوز لوترک
عروسی ویس و ویرو آتش جنگ را بپا میکنه و داماد اولی(شاه موبد) پدر ویس را میکشه. داستان ویس و رامین(۵)
قاصد شاه عروسی را بهم میزنه. شهرو خودش را میبازه، اما ویس (عروس) تو روش در میاد.داستان ویس و رامین ۴
جشن و طرب عروسی ویس با برادرشه که ناگاه فرستادۀ شاه (داماد اصلی) سر میرسه. داستان ویس و رامین (۳)
هنوز از توهین اون فاحشه خشمگین بود که عشق در خونهاش رو زد. فصل ۱۱ رمان مولنروژ. زندگی تولوز لوترک
آخرین دیدار گیلگمش و انکیدو در جهان مردگان. لوح (۱۲) این داستان و گلخار جاودانگی که نصیب مار میشه.
«دیگه از پس این دختر برنمیام» دایۀ ویس به شهرو، مادرش، این را میگه. داستان عشق ممنوعه ویس و رامین(۲)
وانگوگ گفت: رقص دخترا زندهست. حتی موزیک تابلو رو میشنوم. فصل ۱۰ رمان مولنروژ زندگی تولوز لوترک
داستان طنزآمیز «یادداشتهای روزانۀ یک خانم خانهدار» نوشتۀ صفورا نیری حرف دل یک زن در دفترچه خاطراتش
حتی جندهها نمیخواستنش. پس چطور میتونست به عشق زنی دل ببنده. زندگی تولوز لوترک. فصل ۹ رمانِ مولنروژ
باید با دختری واقعی عشقبازی کنم، خیالبافی بسه. فصل (۸) رمان مولنروژ و آشنایی تولوز لوترک با وانگوگ
داستان حماسی گیلگمش لوح(۱۱)، وقتی طرح خدایان لو میره، راز زندگی جاویدِ زیوسودرا (اوتناپیشتیم/نوح)
عاشقشون بشی لوس میشن و میرن دنبال یکی دیگه. طبیعت زنه دیگه. فصل ۷ رمان مولنروژ، زندگی تولوز لوترک
داستان عاشقانه ویس و رامین (۱) جواب رد شهرو به شاه و پیمان عجیب دامادی برای دختری که هنوز زاده نشده.
دخترا شدهن مثل گربههای ولگرد! تو مستراحهای اطراف چی میگذره؟ فصل ۶ رمان مولنروژ زندگی تولوز لوترک
وسوسههای تنهایی نقاش معروف پاریس و توهم زنها در باره خودشون. فصل ۵ رمان مولنروژ، زندگی تولوز لوترک
عاقبت ماچ برای رهگذرها، زندگیِ فاحشهها در کوچههای پاریس، فصل ۴ رمان مولنروژ، زندگی تولوز لوترک.
وقتی دکترها ناامیدت میکن، اما شوق زندگی پیروز میشه. فصل سوم رمانِ مولنروژ ، زندگیِ تولوز لوترک.
از ناخودآگاه فروید تا گشتالت درمانی فریتز پرلز، گام سومِ تکاندهنده در مرز توهم و آگاهی.
پرلز در اینجا فروید را زیر سؤال میبرد. آیا فروید اشتباه میکرد؟ (چرا دیگر روانکاوان حرفی نمیزنند؟)
وقتی هر چی داری و نداری به پای عشقت میریزی و عاقبت.. (قصۀ قمرالزمان و گوهری) از داستان هزار و یک شب