داستان ترسناک واقعی در جنگل‌های شمال | شب نفرین‌شده در خانه متروکه

تابستونِ چند سال پیش، من و چند تا از دوستام رفتیم شمال، دنبال یه ماجراجویی ساده...
اما اون شب، وسط جنگل، تو یه خونه‌ی قدیمی و فراموش‌شده، اتفاقی افتاد که هیچ‌وقت یادم نمی‌ره.
زمزمه‌هایی از طبقه بالا، سایه‌ای پشت پنجره، و یه روح که انگار هنوز دنبال چیزی می‌گشت...

👻 این یه داستان ترسناک واقعی‌ـه از یه خونه‌ی متروکه تو دل جنگلای شمال، پر از راز، صداهای عجیب و ترسی که تا صبح ادامه داشت.
اگه اهل داستانای واقعی و تجربه‌های ماورایی هستی، تا آخر ویدیو بمون، چون شاید نظرت درباره "واقعیت" عوض بشه...
__________________________________________
سلام من بهنام هستم در این کانال داستان های ترسناک روایت می کنم
اگر این ویدیو را دوست داشتید، حتماً لایک کنید، با دوستانتان به اشتراک بگذارید و نظرات ارزشمندتان را در بخش کامنت‌ها با ما در میان بگذارید. فراموش نکنید برای شنیدن داستان های ترسناک ، کانال ما را سابسکرایب کنید و زنگوله را فعال کنید!
لینک سابسکرایب کانال :
https://www.youtube.com/@Tarsnameh?su...
لینک شبکه های اجتماعی
Instagram:
https://instagram.com/Tarsnamehh
Telegram:
https://t.me/Tarsnamehh/
لینگ دیگر ویدیو های کانال
داستان ترسناک آینه نفرین‌شده
   • داستان ترسناک آینه نفرین‌شده | داستان ترسن...  
داستان ترسناک واقعی حیاط پشتی
   • داستان ترسناک واقعی حیاط پشتی |  روح اخگر ...  
________________________
خاطرات ترسناک شما
خاطرات ترسناک واقعی
خاطرات ترسناک
ترسناک
داستان ترسناک
tarsnak
dastan tarsnak
جن
اجنه
جنگیر
وحشتناک
ترسناک واقعی
گرگینه
مایا
مایا فیش
maya
mayathefish

#داستان_ترسناک_اما_واقعی
#جنگیر
#جن
#اجنه
#ترسناک_ترین_داستان