دختری رعیت زاده بودم که با فکر ازادی سرنوشتی عجیب...
Автор: شب داستان
Загружено: 2024-05-08
Просмотров: 7532
قسمت دوم و پایانی/داستان از عشق و اسارت و از بردگی تا ازادی..داستان دختری به نام عاصیه که به بردگی گرفته میشه و شخصی به صورت ناشناس اونو میخره وقتی میفهمه کی بوده اتفاقی میفته که...
✅ اگه دوست داشتید ویدیو رو لایک و با بقیه شیر کنید تا کانال دیده بشه. دمتون گرم
✅کانال شب داستان رو سابسکرایب کنید و حتما روی آیکون "زنگوله" کلیک و گزینهی "همه" رو انتخاب کنید تا ویدیوهای بعدیمو از دست ندید.
#داستان_واقعی
#داستان
#پادکست
#شب_داستان
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستانهای فارسی
داستان انگیزشی
داستان جنایی
ارسال داستان ها و تجربه های شما به ایدی تلگرام 👇🏽
@shabdastan2
لینک داستان های دیگه کانال❤️👇🏽
• عمارت خان یه اتاق ممنوعه داشت 🥲بعد از فهمی...
• مردونگی شوهرم اونقدر قوی بود...که هربار کا...
• عاشق دکتر... شدم ، یه روز که رفتم مطبش اتف...
• شوهرم هرشب میرفت اتاق دخترش و صدای...میومد...
• شوهرم هرشب منو میپیچوندو میرفت پیش دخترش.....
• دوست شوهرم بهم نظر داشت و من...
• شوهرم دکتر... بود شب اول عروسیمون باهام کا...
• شوهرم شب اول عروسیمون وقتی دید تحمل ندارم ...
• مردونگی شوهرم قوی بود و بعد از فهمیدن اون ...
• دوماد خونواده ی شوهرم بهم پیشنهادای کثیفی ...
• Видео
• بدن سفید و بلوری مادر زنمو که دیدم حالم ...
• Видео
• شوهرم مردونگیش خیلی قوی بود...
• تو روستامون رسم بود بدنمونو میدیدن تا اینک...
• تو روستامون رسم عجیب و شرم اوری بود که قبل...
• زنداداشم لوند و عشوه گر بود یه روز امد پیش...
• Видео
• Видео
• Видео
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: