Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
dTub
Скачать

داستان ترسناک راز دختر روستایی و داماد جنی: مردی که به خواستگاریم اومد از اجنه...

Автор: داستان ترسناک دره ترس dastan darre tars

Загружено: 2025-07-26

Просмотров: 13387

Описание:

دوستی‌های شیطانی و راز سر به مهر دختر روستایی که با برملا شدنش، طوفانی به پا شد. طوفانی که به کمک اجنه آرام شد، اما حضور اجنه خودش آرامش قبل از طوفان بود.

داستان ترسناک: من ثریا هستم و از طریق دختر همسایه که عضو کانال دره ترس هست، با کانال دره ترس آشنا شدم و تصمیم گرفتم داستان ماورایی که ۴۷ سال توی سینه‌ام، مثل راز نگه داشتم و حالا که پدر و مادرم فوت کردند، برای اولین بار از طریق این کانال با شما در میان بگذارم. ۴۷ سال پیش، من یه دختر ۲۰ ساله بودم.البته داستان برمی‌گرده به ۱۴ سالگی من. از اونجایی که دختری زیبا و خوش قد و بالا بودم، اکثر پسرهای روستا، دنبال ازدواج با من بودند. ما دو تا از اون‌ها یعنی حبیب و جمشید بیشتر از بقیه مشتاق و پیگیر بودند، برای همین سعی کردند تا به من نزدیک بشن. منم با هر دوی اونها وارد رابطه دوستانه شدم، در حدی که هفته ای یک بار، همدیگر را کنار رودخونه و یا کوه روستا ‌دیدیم و با هم حرف می‌زدیم، تا اینکه ۶ سال گذشت و من به سن ۲۰ سالگی رسیدم. یک روز جمشید با خانواده‌اش به خواستگاری من اومد، اما پدرم چون می‌دونست حبیب خانواده ثروتمندی داره و تحصیل کرده است و منو دوست داره، به جمشید جواب رد داد و بعد اون هم وقتی حبیب با خانواده‌اش به خواستگاری من اومدند از طرف من جواب مثبت داد و قرار بود تا یک ماه بعد با هم ازدواج کنیم. جمشید ناراحت شده بود و مدام منو تهدید می‌کرد که کاری می‌کنه نتونم توی روستا سرمو بالا بگیرم. شب عروسی تنها توی اتاق بودم که یهو جمشید از پنجره اتاق برای تو به من حمله کرد و لباس‌هامو پاره کرد، اما همین که می‌خواست منو بی‌آبرو کنه. حبیب و پدر و مادرم که صدای منو شنیده بودند، وارد اتاق شدند، اما قبل از اینکه اونها وارد بشن، جمشید فرار کرده بود. اونها وقتی منو با تن عریان دیدند، بهم بدگمان شدند. پدرم که فکر می‌کرد آبروشو بردم، منو کشون کشون توی طویله انداخت. با ورودم به طویله اتفاقات عجیب و غریب و ترسناک زندگی من شروع شد. اتفاقاتی که تمام عمر ما دستخوش تغییر کرد...

داستان ترسناک راز دختر روستایی و داماد جنی: مردی که به خواستگاریم اومد از اجنه...

لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastan_tarsnak_darre_tars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های  ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز  هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • Видео  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastan_tarsnak_darre_tars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های  ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز  هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • Видео  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretarss

ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان  ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان‌ ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah


#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک

ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان  ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان‌ ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah


#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک

داستان ترسناک راز دختر روستایی و داماد جنی: مردی که به خواستگاریم اومد از اجنه...

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео mp4

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио mp3

Похожие видео

داستان ترسناک نگهبان محفل اجنه: به گربه ای کمک کردم که برای عمل من، پزشک اجنه را...

داستان ترسناک نگهبان محفل اجنه: به گربه ای کمک کردم که برای عمل من، پزشک اجنه را...

داستان ترسناک طلسم در بیراهه برفی: راننده ای که ناخواسته وارد محفل اجنه شد

داستان ترسناک طلسم در بیراهه برفی: راننده ای که ناخواسته وارد محفل اجنه شد

پیرمرد سالخورده فقیر که همسرش او را از خانه بیرون کرد، با یک سگ زندگی کرد و اتفاق شوکه کننده افتاد 😱

پیرمرد سالخورده فقیر که همسرش او را از خانه بیرون کرد، با یک سگ زندگی کرد و اتفاق شوکه کننده افتاد 😱

داستان ترسناک زن چوپان و دفینه اجنه: از دست پلیس فرار کردم و به روستای متروکه رفتم که اجنه...

داستان ترسناک زن چوپان و دفینه اجنه: از دست پلیس فرار کردم و به روستای متروکه رفتم که اجنه...

سیر و سلوک | همراه شدن با فرشته ای به نام یوریل و پیمودن راه عرفان

سیر و سلوک | همراه شدن با فرشته ای به نام یوریل و پیمودن راه عرفان

تاریک‌ترین مرد تاریخ - حسن صباح و حشاشین - دنیای مخفی الموت

تاریک‌ترین مرد تاریخ - حسن صباح و حشاشین - دنیای مخفی الموت

داستان ترسناک:پیرمردی بچه هاش از جن بودند توله جن هاشو انداخت به جونمون(دیدن تجزیه جسد از طریق اجنه)

داستان ترسناک:پیرمردی بچه هاش از جن بودند توله جن هاشو انداخت به جونمون(دیدن تجزیه جسد از طریق اجنه)

داستان واقعی : خیلی قشنگ و هیجانی #sarnevesht_to #پادکست

داستان واقعی : خیلی قشنگ و هیجانی #sarnevesht_to #پادکست

داستان ترسناک:راننده اسنپی که درجاده ای خلوت درگیر اجنه شد

داستان ترسناک:راننده اسنپی که درجاده ای خلوت درگیر اجنه شد

داستان ترسناک زن فقیر و مزد بازی با اجنه: برای بازی وارد خانه متروکه خان شدم و اجنه...

داستان ترسناک زن فقیر و مزد بازی با اجنه: برای بازی وارد خانه متروکه خان شدم و اجنه...

۷ طبقه جهنم رو تجربه کردم 🔥 حضرت عباس نجاتم داد |تجریه نزدیک به مرگ

۷ طبقه جهنم رو تجربه کردم 🔥 حضرت عباس نجاتم داد |تجریه نزدیک به مرگ

داستان ترسناک عشق ممنوعه چوپان بیابان و صوفیای اجنه

داستان ترسناک عشق ممنوعه چوپان بیابان و صوفیای اجنه

سرنوشت ارسالی :مادرشوهرم هر روز به شوهرم‌میگفت اینو میخوتی چیکار ولش کن

سرنوشت ارسالی :مادرشوهرم هر روز به شوهرم‌میگفت اینو میخوتی چیکار ولش کن

داستان واقعی: داستان ارسالی..خانواده شوهرم خبر نداشتن....#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی: داستان ارسالی..خانواده شوهرم خبر نداشتن....#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان ترسناک گنج در روستای مرموز: قربانی عجیب برای ابطال طلسم گنج

داستان ترسناک گنج در روستای مرموز: قربانی عجیب برای ابطال طلسم گنج

شمس الدین پسری از چابهار و آمیزش با طایفه الهوام اجنه ! / داستان ترسناک

شمس الدین پسری از چابهار و آمیزش با طایفه الهوام اجنه ! / داستان ترسناک

داستان ترسناک:دعانویس خبره قمی | شاگرد دعانویس که برای دیدنش صف میکشن

داستان ترسناک:دعانویس خبره قمی | شاگرد دعانویس که برای دیدنش صف میکشن

داستان ترسناک دلاک قوزپشت و حمام نمره جنی

داستان ترسناک دلاک قوزپشت و حمام نمره جنی

داستان ترسناک چوپان و دزدی از اجنه: ممد شلدست و عاقبت دزدی از اجنه

داستان ترسناک چوپان و دزدی از اجنه: ممد شلدست و عاقبت دزدی از اجنه

داستان ترسناک : زن چوپان

داستان ترسناک : زن چوپان

© 2025 dtub. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]