پارسه: جستجوی حقوق بشر در ایران باستان
Автор: Filmnegar
Загружено: 2023-10-14
Просмотров: 88
اینجا پارسه است، همه مردم برابرند.
کسی زانو نزده، خوار و لگدمال نشده، کسی بردهی دیگری نیست. دوش به دوش، پا به پا، دست در دست، با برخوردی درآمیخته با لبخند، منشی انگیخته با همدلی، گفتگویی آمیخته با مهر، گردهم آمده برای همآوایی، همسویی، همزیستی، گرد هم آمده برای یکی شدن!
هر دستی یا در دست دیگری نهاده شده با مهر، یا دستی است که بر شانه دیگری نشسته با مهربانی، و اگر چنین نباشد دستی است که شاخه گلی میبخشد از سر دوستی چرا که پارسه گلستان دوستان است، دوستانی همدل و همراه.
اینچا پارسه است!
هر کسی پوشاک خود، آرایش خود، منش و هنجار سرزمین خویش را به همراه آورده بیهراس از ریشخند شدن، آزار دیدن و خوار شدن چرا که فرهنگ پارسی با آزرم درآمیخته است.
اینجا پارسی بودن برتری نیست که بهتر مهتر است. گاه پوشاک مادی که زیباتر است تن پارسی را آراسته و گاه شمشیر سکایی که خوش نماتر است دشنهی شاهان پارسی شده است. داریوش شاه می گوید که پارسه را نه پارسیان، که مردمان جهان به یاری خداوند بزرگ ساختهاند دست در دست و دوش به دوش از سکاها تا حبشه و از هند تا اسپارت
پارسه چوب سدرش اگر از لبنان، آشوریانش آوردهاند، زَرَش اگر از بلخ، مادیان و مصریانش زرگری کرده و سنگ لاجوردش اگر از خوارزم و نقرهاش اگر از مصر، ساردسیها و ایونیان آن را تراشیده، مادیها و مصریها تزیینش کرده و بابلیها از آن تندیس ساختهاند همگی با کارمزدی از سکههای طلا، با خورد و خوراکی درخور، بیمهای پوششگرِهر آسیب و برخوردی شایستهی هنر هنرمند. سپاسگزاری و قدرشناسی از سراپای پارسه میبارد!
هر صنعتی و هر هنری از هر کجای جهان آمده، از نو گداخته، پرداخته، بازآفرینی شده، خشونتش ریخته و با مهر درآمیخته تا در پیکرهی پارسه ماندگار شود و مهرورزی را برای همیشه گوشزد همهی مردمان جهان کند.
اینجا پارسه است!
اگر میهمان پارسیان باشی به چشم خود می بینی در پارسه، کرامندی آن است که هر کس هنجار خود، دین خود، زبان خود و فرهنگ خویش را داشته باشد. دینی برتر از دین دیگر نیست، آیینی آیینهای دیگر را خوار نمیشمارد و باوری باور دیگر را درهم نمیشکند. نژاد و رنگ و فرهنگ مردم ابزار جداسازی آنان نیست، نگارهی آنان و پیشکشهای نوروزیاشان چه گران باشد چه نه، تراشیده شده و درین نگارگری آرایش و پوشاک میهمانان، دستکاری نشده، همان است که بوده بی کم و کاست چرا که این پایتخت آریایی، پارسه، سرزمین آزادی است، آن آزادی که گونه گونه بودن فرهنگها را پذیرفته و دیگرگونه بودن آیینها را دریافته است. در پارسه که پا میگذاری، خویشتن را بیگانه نمیبینی کسی باورهایش را به رخ نکشیده، خدا و دینش را برتری نداده و اگر تندیسی هم هست، تندیسی خدایگونه، همان نشان جهانی و نماد همه گیری است که برای تو و مردمان سرزمین تو نیز به خوبی آشنا و پذیرفتنی است.
اینجا پارسه است!
همچون خورشید که روشنی میبخشد بر جهانیان، پارسه بر میهمانان خویش درخشیده و مهر میافشاند بی کم و کاست. با تماشای آنچه در پارسه هست به این باور میرسیم که ایرانیان همپرسگی را تنها راه زدودن کینهها، خشونتها، گسترش مهرورزی و رسیدن به یگانگی میدانستهاند. یگانگی زمین در برابر آسمان و یکپارچگی هستی در برابر یکتایی آفریدگار باشد که جهان از سر دوستی و مهر به رستگاری برسد.
اینجا پارسه است، سرزمین همیشه جاوید ایرانیان، سندی کهن از حقوق بشر، از مردمانی مهرورز و خردمند که آموزگار انسانیت انسان شدند بیآن که خود آموزگاری داشته باشند.
پژوهش: محمد آموزگار (مهرداد)
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: