وقتی داشتن زنمو...مثل مسخ شده ها فقط نگاه میکردم🤌داستان واقعی
Автор: داستان ایرانی
Загружено: 2025-10-11
Просмотров: 1239
داستان تو، روایت کننده ی قشنگ ترین و عجیب ترین داستانهای واقعی عاشقونه...
خلاصه داستان: رییس نیروی یگان ویژه بودم و موفق، عاشق زن مطلقه ای شدم که خانواده ام باهاش مخالف بودن، ازدواج کردیم و زندگی عاشقانه ای داشتیم تا اینکه پای خانواده ام به خونمون باز شد....تک قسمتی
---------------❤️----------------❤️----------------
مرسی که ما رو لایک میکنید❤️و نظرات زیباتون رو با ما به اشتراک میذارید😍
ممنون میشم کانال داستان تو رو سابسکرایب کرده و زنگوله🔔 رو هم فعال کنید..
لینک کانال برای سابسکرایب کردن ما:
/ @dastan_romantic
لایک و کامنت= داستانهای بهتر و بیشتر
--------------------❤️------------------❤️---------
داستان صوتی کوتاه
داستان های صوتی عاشقانه
داستان های دلنشین عاشقانه
داستانهایی درباره ی خیانت
رمان عاشقانه صوتی بدون سانسور
داستان واقعی
داستان های فارسی
داستان
داستان فارسی
داستان صوتی
داستان واقعی عاشقانه
داستان ازدواج
داستان جدید
داستان کوتاه
داستان خیانت
داستان شب
ازدواج
داستان عاشقی
داستان فارسی جدید
داستان های فارسی جدید
داستان آموزنده
داستان عاشقانه
آوای داستان
داستان های واقعی و قدیمی
داستانهای واقعی و قدیمی و ایرانی
داستان فارسی قدیمی
داستان قدیمی
داستان لند
روایتگر عشق
ردپای شب
رادیو داستان
داستان تو
Dastane to
mastan
#داستان
#داستان_واقعی
#سرگذشت
#داستانهای_ترسناک
#داستانهای_پندآموز

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: