معجز عشق، غزلی از حسین منزوی
Автор: Rashid Kakavand | رشید کاکاوند
Загружено: 10 авг. 2023 г.
Просмотров: 13 696 просмотров
چشماتو وا کن که سحر، تو چشم تو بیدار بشه
صدام بزن که از صدات، باغ دلم باهار بشه
اون که میخواد میون ما ــ من و تو ــ دیوار بکشه
دلم میگه نفرینش کنم ، به درد من دچار بشه
بارون سنگم که بیاد، بر نمیگردم از تو من
از این که بدتر نمیشه، هر چی میشه بذار بشه
یه دل نه صد دل چیزی نیست، وقتی تماشات میکنم
میگم توی دلم که کاش، دلم هزارهزار بشه!
دلم میخواد یه روز که تو، بالای برجت ایستادی
یه هو افق چاک بخوره، جاده پر از غبار بشه
من برسم صدات کنم، تا یه نفر که جز تو نیس
از اون بالا بیاد پایین، به ترک من سوار بشه
هی بزنیم به اسبمون، بریم به شهری که در اون
سحر پشت سحر بیاد، باهار پشت باهار بشه
با من بیا، با من بمون، نذار که تنها بمونم
نذار که خونه دلم، دوباره تنگ و تار بشه
شاخای دیو و میشکونم ، سر به ستاره میزنم
یه روز اگه دستای من، با دستای تو یار بشه
عاشق شیم و دعا کنیم که شاید از معجزه عشق
یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: