داستان ترسناک حاج بابا و راز غار اجنه: هدیه اجنه رحمانی
Автор: داستان ترسناک دره ترس dastan darre tars
Загружено: 2025-10-03
Просмотров: 14945
همه میگفتند دست حاجبابا برکت دارد، اما کسی دلیلش را نمیدانست.
تا شبی که خودش اعتراف کرد پایش به غاری اسرارآمیز باز شده.
غاری که زندگیاش را برای همیشه تغییر داد...
داستان ترسناک: من محسن و ساکن مشکین شهر هستم.۴۳ ساله هستم و داستانی را میخواهم برایتان تعریف کنم که ۱۸ سال پیش از زبان پدربزرگم شنیدم. همیشه میشنیدم که اقوام و پدر و مادرم میگفتند: هر کاری که میخوای انجام بدی به حاج بابا بگو تا برایت آن کار را تبرک کند تا کار موفقیت آمیز باشد و رونق داشته باشد. اوایل، اصلاً اعتقادی به این چیزها نداشتم، تا اینکه وقتی بعد از خدمت، مغازه بوتیک راه اندازی کردم و کسب و کارم رونق نگرفت. تصمیم گرفتم جمعش کنم، اما وقتی پدربزرگم این موضوع را فهمید مغازهای در خیابانی فرعی و کمتر تردد برایم گرفت و از من خواست، بوتیکم را آنجا راهاندازی کنم. شاید باورتان نشود اما پدربزرگم بعد از اینکه اولین خرید را از من کرد و به روستا برگشت، مشتری پشت مشتری وارد مغازه شد و کسب و کارم رونق عجیبی گرفت. یک شب وقتی برای تشکر از پدربزرگم به روستا رفتم متوجه شدم پدربزرگم رازی دارد که نگفته باقی مانده است با اصرار زیاد ازش خواستم تا آن راز را با من در میان بگذارد. حاج بابا از من قول گرفت تا وقتی زنده است به کسی چیزی نگویم بعد از اینکه قول دادم گفت یک روز که در زمین در حال کار کردن بودم نوجوانی را دیدم که چند گرگ دنبالش میکردند و قصد تیکه پاره کردن او را داشتند دویدم به طرفش و با بیلی که دستم بود گرگها را فراری دادم، اما یکی از آنها دست من را گاز گرفت و نوجوانی که نجاتش داده بودم به سردی از من خداحافظی کرد و رفت. چند روز بعد دستم عفونت کرد و طبیب گفت که باید قطع شود. آن شب خوابم نمیبرد. نیمه شب بود که در خانه به صدا درآمد و همسرم گفت دو نفر غریبه با من کار دارند. وقتی جلوی در رفتم، مرد قد بلند و تنومند را دیدم که اصلاً نمیشناختم. انها از من خواستند تا همراهشان پیش رئیسشان بروم اما آن اطراف روستایی وجود نداشت اون دو نفر دستان مرا گرفتند و به شکل عجیبی با سرعت بسیار زیادی مرا به بالای کوه بردند و ما وارد غاری شدیم با ورودم به آن غار اتفاقات عجیب و غریب و ترسناک زندگی من شروع شد اتفاقات عجیبی که...
داستان ترسناک حاج بابا و راز غار اجنه: هدیه اجنه رحمانی
لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.
لینک سابسکرایب کانال
/ @dastan_tarsnak_darre_tars
سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز هست را با شما به اشتراک بگذاریم .
لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:
• داستان اجنه
• داستان اجنه
• Видео
لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.
لینک سایر شبکه های اجتماعی
لینک کانال تلگرام:
لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.
لینک سابسکرایب کانال
/ @dastan_tarsnak_darre_tars
سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز هست را با شما به اشتراک بگذاریم .
لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:
• داستان اجنه
• داستان اجنه
• Видео
لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.
لینک سایر شبکه های اجتماعی
لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretarss
ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستانهای وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah
#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک
ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستانهای وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah
#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: