Скачать
داستان ترسناک:شبی در غسالخانه، جنازهای با من حرف زد | وقتی بخیه دهنش رو باز کردم، نفرین آزاد شد
Автор: Devil Echo
Загружено: 2025-10-25
Просмотров: 7
Описание:
👁️ داستان ترسناک:شبی در غسالخانه، جنازهای با من حرف زد | وقتی بخیه دهنش رو باز کردم، نفرین آزاد شد
🔥 «Devil Echo» هر هفته داستانهای ترسناک و اسرارآمیزی منتشر میکند. از ارواح و جن تا وقایع واقعی که هوش از سر شما میبرد…
🔔 سابسکرایب کنید و زنگوله رو بزنید تا هیچ داستان ترسناکی رو از دست ندید:
👉 / @devilecho.official
💭 حتماً نظرت رو زیر این ویدیو بنویس تا در قسمتهای بعد، داستانها و ویدیوهایی با کیفیتتر بسازیم.
اگرم خودت تجربهای ترسناک داری که هنوز جایی تعریفش نکردی…
داستانت رو برای ما بفرست — بقیش با ما.
#داستان_ترسناک #وحشت #رازآلود #ماوراء_الطبیعه #داستان_واقعی #ماجرای_ترسناک
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: