Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
dTub
Скачать

داستان ترسناک طلسم جادوگری به نام برزخ: راز جادوگری که مرا به کوچه خلوت کشاند.

Автор: داستان ترسناک دره ترس dastan darre tars

Загружено: 2025-09-15

Просмотров: 8528

Описание:

شبی که به خانه سید محمد می‌رفتم، خیابان‌ها مثل همیشه نبودند؛ سایه‌هایی می‌دیدم که به من نزدیک می‌شدند، اما هیچ‌کس آنجا نبود...

داستان ترسناک: من جاثم هستم. داستان ترسناک و ماورایی رو می‌خواهم برایتان تعریف کنم که سال‌ها پیش برایم اتفاق افتاد. من به همراه خانواده در شهر بندرعباس زندگی می‌کردیم. پدرم راننده بود و خواهر و برادرهام، بچه درس خوان بودند و هر دوتایشان، خارج از کشور درس می‌خواندند و تنها من بودم که بعد از گرفتن دیپلم به خدمت رفتم و درسم را دیگر ادامه ندادم. پدرم یک مغازه نزدیک بندر، از پدربزرگم به ارث برده بود، اما از اونجایی که خودش علاقه‌ای به کاسبی نداشت، مغازه را به اجاره داده بود، تا اینکه من خدمتم تمام شد و سه چهار سالی در بازار کار کردم و از آنجایی که ارتباطات خوبی داشتم، تصمیم گرفتم مغازه را از پدرم اجاره کنم و کاسبی خودم را راه بندازم. همین کار را هم کردم، پدرم را راضی کردم و با پولی که در آن چند سال پس‌انداز کرده بودم و ارتباطات خوبی که داشتم کلی جنس ریختم در مغازه و شروع به کار کردم. من اجناسم را چون از تجار و دست اول از لنج و کشتی می‌گرفتم، ارزان‌تر از تمام بازار می‌فروختم و مشتری زیادی داشتم، به حدی که کسبه بازار از من شاکی بودند که چرا  قیمت پایین‌تر از بازار می‌فروشم. حتی با یکی از آن‌ها بحثم بالا گرفت و درگیر شدم، تا اینکه گذشت و گذشت تا یک شب، وقتی قصد رفتن به خانه را داشتم، حاج احمد سراغم آمد و بهم هشدار داد که کسبه می‌خواهند من را زمین بزنند وقتی از او پرسیدم چطور می‌خواهند این کار را انجام بدهند، گفت: می‌خواهند برایت طلسم و جادو بگیرند. از این حرفش خنده ام گرفت. بهش گفتم اگر قرار است اینطور من را زمین بزنند، هیچ ایرادی ندارد، بگذار هر کاری که می‌توانند انجام بدهند. خلاصه از حاج احمد اصرار و از من انکار. چند روز بعد، اتفاقات عجیب و غریب شروع شد. مغازه‌ای که همیشه پر مشتری بود، یهو کساد شد و دیگر حتی یک مشتری هم وارد مغازه نمی‌شد. اینجا بود که فهمیدم  حرف‌های حاج احمد درست بوده. به سراغش رفتم و او آدرسی به من داد تا پیش دوستش به نام سید محمد برم، اما در راه رفتن به خانه سید محمد اتفاقات عجیب و غریب و ترسناکی برایم رخ داد، که مسیر زندگیم را به کل تغییر داد. اتفاقات ترسناکی که...

داستان ترسناک طلسم جادوگری به نام برزخ: راز جادوگری که مرا به کوچه خلوت کشاند.

لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastan_tarsnak_darre_tars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های  ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز  هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • Видео  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastan_tarsnak_darre_tars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های  ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز  هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • Видео  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretarss

ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان  ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان‌ ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah


#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک

ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان  ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان‌ ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah


#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک

داستان ترسناک طلسم جادوگری به نام برزخ: راز جادوگری که مرا به کوچه خلوت کشاند.

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео mp4

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио mp3

Похожие видео

داستان ترسناک یحیی جنی، جادوگر سفلی: فکر می‌کردم مش عین الله یک انسان عادی است، اما جن...

داستان ترسناک یحیی جنی، جادوگر سفلی: فکر می‌کردم مش عین الله یک انسان عادی است، اما جن...

داستان ترسناک طلسم و جادو

داستان ترسناک طلسم و جادو

Czego Watykan Nie Chce Abyś Wiedział! Tajne Archiwum Watykańskie Ujawnione! - Wywiad Ator

Czego Watykan Nie Chce Abyś Wiedział! Tajne Archiwum Watykańskie Ujawnione! - Wywiad Ator

داستان ترسناک طلسم در بیراهه برفی: راننده ای که ناخواسته وارد محفل اجنه شد

داستان ترسناک طلسم در بیراهه برفی: راننده ای که ناخواسته وارد محفل اجنه شد

زعفر جنی | زعفر؛ شاه جنیان مسلمان عالم

زعفر جنی | زعفر؛ شاه جنیان مسلمان عالم

راز ثروت بی‌کران کربلایی نصرالله : اجنه‌ای که طایفه مارو از مرگ نجات دادند!

راز ثروت بی‌کران کربلایی نصرالله : اجنه‌ای که طایفه مارو از مرگ نجات دادند!

مار آرزو | هرکسی بتونه با مار آرزو ملاقات کنه مار یکی از آرزوهاشو براورده میکنه

مار آرزو | هرکسی بتونه با مار آرزو ملاقات کنه مار یکی از آرزوهاشو براورده میکنه

عهدنامه تاریک | فصل چهارم: مولوخ، فرستاده شیطان! قسمت1

عهدنامه تاریک | فصل چهارم: مولوخ، فرستاده شیطان! قسمت1

داستان ترسناک چوپان جن ها / مراد ، چوپان خوبان

داستان ترسناک چوپان جن ها / مراد ، چوپان خوبان

✨صدای شب؛ داستانی برای خواب راحت/گوش بده و راحت بخواب/ داستان ضرب المثلهای ایرانی🌙

✨صدای شب؛ داستانی برای خواب راحت/گوش بده و راحت بخواب/ داستان ضرب المثلهای ایرانی🌙

داستان ترسناک:پیرمردی بچه هاش از جن بودند توله جن هاشو انداخت به جونمون(دیدن تجزیه جسد از طریق اجنه)

داستان ترسناک:پیرمردی بچه هاش از جن بودند توله جن هاشو انداخت به جونمون(دیدن تجزیه جسد از طریق اجنه)

داستان ترسناک راز اجنه آسیاب بادی: آسیابانی که انسان نبود

داستان ترسناک راز اجنه آسیاب بادی: آسیابانی که انسان نبود

داستان ترسناک احضار روح  _ حکایت های ماورایی

داستان ترسناک احضار روح _ حکایت های ماورایی

سرنوشت ارسالی :مادرشوهرم هر روز به شوهرم‌میگفت اینو میخوتی چیکار ولش کن

سرنوشت ارسالی :مادرشوهرم هر روز به شوهرم‌میگفت اینو میخوتی چیکار ولش کن

داستان ترسناک:شوتی سواری که دربیابون اسیر 4 جن شد | نه پلیس نه خرابی ماشین اون جنا کابوس زندگیم شدن

داستان ترسناک:شوتی سواری که دربیابون اسیر 4 جن شد | نه پلیس نه خرابی ماشین اون جنا کابوس زندگیم شدن

پایان متفاوت وشنیدنی نیش مار ...ماری که جن بود

پایان متفاوت وشنیدنی نیش مار ...ماری که جن بود

قصه ی حسین کرد شبستری / از افسانه های باستان

قصه ی حسین کرد شبستری / از افسانه های باستان

داستان ترسناک چوپان فقیر و جن کولی: سگ سیاهی را در بیابان دیدم که اجنه...

داستان ترسناک چوپان فقیر و جن کولی: سگ سیاهی را در بیابان دیدم که اجنه...

داستان ترسناک چوپان و دزدی از اجنه: ممد شلدست و عاقبت دزدی از اجنه

داستان ترسناک چوپان و دزدی از اجنه: ممد شلدست و عاقبت دزدی از اجنه

داستان ترسناک مرد روستایی و جن عشایر: سلطان محمد، محبوب اجنه رحمانی

داستان ترسناک مرد روستایی و جن عشایر: سلطان محمد، محبوب اجنه رحمانی

© 2025 dtub. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]