عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید | میثم مطیعی
Автор: Morteza Chehelamirani
Загружено: 16 февр. 2014 г.
Просмотров: 1 396 просмотров
ناگهان شهر قم از رنج و بلا عاری شد
برکت از در و دیوار بر آن جاری شد
و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
از تبار گل و آیینه کسی آمده بود
مژده ای دل که مسیحا نفسی آمده بود
آب در دست اگر هست زمین بگذارید
و به تعظیم در این خاک جبین بگذارید
دختری آمده از ایل و تبار حیدر
از هرآنچه بنویسیم فراتر، برتر
وصف او را نتوان گفت به یک منظومه
گفته معصوم به او فاطمهی معصومه
آفتابی که به سر چادری از شب دارد
جلوه فاطمه و هیبت زینب دارد
ذوالفقار سخنش تیغ به کف میآید
از نفسهاش فقط عطر نجف میآید
آفتابیست که اعجاز فراوان دارد
چادر فاطمیش عطر خراسان دارد
به تماشای خدا آمده بود اما حیف
او به دنبال رضا آمده بود حیف
آمد اینگونه ولی هرچه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید
که اویس قرنی هم به محمد نرسید
عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید
قصه این بود و به وصفش قلم ما درماند
داغ دیدار برادر به دل خواهر ماند
ماند تا آینه مادر دنیا باشد
حرم او حرم حضرت زهرا باشد
صبح شب میشد و شب نیز سحر هفده روز
چشم در راه برادر شد اگر هفده روز
دم به دم پلک ترش روضه مرتب میخواند
شک ندارم که فقط روضه زینب میخواند
سیدحمیدرضا برقعی

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: