Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
dTub
Скачать

از وقتی زایمان کردم شوهر خواهرشوهرم حتی وقتی شوهرم نبود بی بهونه میومد خونمون،شوهرم میگفت تو که

Автор: راوی زندگی

Загружено: 2025-12-03

Просмотров: 2965

Описание:

اینجا جاییه برای شنیدن صدای آدم‌ها...
از قصه‌ی زندگی‌شون، از رنج‌ها و امیدهاشون، از لحظه‌هایی که شاید هیچ‌وقت گفته نشده.
هر داستانی که می‌شنوی، واقعی‌ه — از دلِ مردم، برای مردم.
گاهی تلخه، گاهی شیرین... اما همیشه از جنسِ زندگیه
==========================================
سلام به همه‌ی همراهان عزیز ❤️
اینجا جاییه برای شنیدن قصه‌های واقعی از زندگی آدم‌ها — قصه‌هایی از عشق، خیانت، امید، پشیمونی و سرنوشت...
هر داستان تکه‌ای از زندگیه، تجربه‌ای از دل، و درسی برای فردا.
امیدوارم روایت این داستان‌ها براتون هم الهام‌بخش باشه و هم یادآور این باشه که هیچ‌کس تو مسیر زندگی تنها نیست. 🌿
==================
#راوی_زندگی
#سرنوشت
#داستان
#پادکست
#داستان_زندگی
#روایتگر_زندگی
#راوی
#پادکست_صوتی
#پادکست_فارسی
#عشق
از وقتی زایمان کردم شوهر خواهرشوهرم حتی وقتی شوهرم نبود بی بهونه میومد خونمون،شوهرم میگفت تو که مامانت پیشته،اینم چون بچه نداده دلش میخواد میاد،اشکال نداده،چیزی بهش نگو تا اینکه یه روز که اومده بود خونمون بچمو برد توی اتاق اما دیدم پسرم هی داره عق میزنه....
خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم.
==========================================

از وقتی زایمان کردم شوهر خواهرشوهرم حتی وقتی شوهرم نبود بی بهونه میومد خونمون،شوهرم میگفت تو که

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео mp4

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио mp3

Похожие видео

بعد ده سال زخم زبون از مادر شوهرم بالاخره حامله شدم!!!اما توی جشن تعیین جنسیت بچم شوهرم جلوی همه

بعد ده سال زخم زبون از مادر شوهرم بالاخره حامله شدم!!!اما توی جشن تعیین جنسیت بچم شوهرم جلوی همه

من و جاریم با هم عروسی کردیم یه سال گذشت جاریم حامله شد اما من نه...تا اینکه بچه سومش پسر شد و قرار

من و جاریم با هم عروسی کردیم یه سال گذشت جاریم حامله شد اما من نه...تا اینکه بچه سومش پسر شد و قرار

این داستان رو از دست نده حتما گوش بده ، داستان عجیبیه حتما خوشتون میاد#پادکست #داستان_قدیمی

این داستان رو از دست نده حتما گوش بده ، داستان عجیبیه حتما خوشتون میاد#پادکست #داستان_قدیمی

اولین بار که شوهرم منو برد توی جمع خانوادش داییش با دیدنم رنگش پرید!منو کشوند یه گوشه گفت

اولین بار که شوهرم منو برد توی جمع خانوادش داییش با دیدنم رنگش پرید!منو کشوند یه گوشه گفت

۶ راز شگفت‌انگیز آیت‌الکرسی که هیچ‌وقت نشنیده‌ای! (معجزه‌ای که زندگی‌تو عوض می‌کنه)

۶ راز شگفت‌انگیز آیت‌الکرسی که هیچ‌وقت نشنیده‌ای! (معجزه‌ای که زندگی‌تو عوض می‌کنه)

Неработающий муж попался: один телефонный разговор изменил всё

Неработающий муж попался: один телефонный разговор изменил всё

داستان واقعی:داستان ارسالی...😱داستانی که مو به تنتون سیخ میکنه#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی:داستان ارسالی...😱داستانی که مو به تنتون سیخ میکنه#داستان_واقعی #پادکست #داستان

پایان عشق چهارده ساله

پایان عشق چهارده ساله

«Поставь камеру — будет смеху!» — сказала сестра. Но вместо смеха я увидела, как мой муж...

«Поставь камеру — будет смеху!» — сказала сестра. Но вместо смеха я увидела, как мой муж...

۱۲ سال ازدواج کرده بودم و در حسرت بچه میسوختم تا اینکه یه شب اتفاقی دیدم مادر شوهرم به شوهرم پیام

۱۲ سال ازدواج کرده بودم و در حسرت بچه میسوختم تا اینکه یه شب اتفاقی دیدم مادر شوهرم به شوهرم پیام

بچمون بزرگ شده بود اما زنم با اینکه عاشق دخترم بود اصلا خوشحال نبود!ماه چهارم بارداریش بود

بچمون بزرگ شده بود اما زنم با اینکه عاشق دخترم بود اصلا خوشحال نبود!ماه چهارم بارداریش بود

داستان واقعی:داستان ارسالی...😱داستانی که مو به تنتون سیخ میکنه#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی:داستان ارسالی...😱داستانی که مو به تنتون سیخ میکنه#داستان_واقعی #پادکست #داستان

قسمت اول. دختری که رهایش کردی

قسمت اول. دختری که رهایش کردی

شوهرم میترسید بچه دار بشیم چون فالکیر معروف شهر بهش گفته بور بچه دار بشی،میمیری....

شوهرم میترسید بچه دار بشیم چون فالکیر معروف شهر بهش گفته بور بچه دار بشی،میمیری....

از وقتی مادرشوهرم مرد نگاه پدرشوهرم بهم تغییر کرد،تا اینکه شب چهلمش گفت باید باهات حرف بزنم،بردم تو

از وقتی مادرشوهرم مرد نگاه پدرشوهرم بهم تغییر کرد،تا اینکه شب چهلمش گفت باید باهات حرف بزنم،بردم تو

داستان واقعی : خفن ترین داستان که با شنیدنش......سرگذشت نگار...#داستان_واقعی​ #پادکست​ #داستان​

داستان واقعی : خفن ترین داستان که با شنیدنش......سرگذشت نگار...#داستان_واقعی​ #پادکست​ #داستان​

داستان واقعی : پیشنهاد ویژه راوی👌فقط گوش بده ببین چی براتون آوردم بهترینا😍😉#داستان #پادکست

داستان واقعی : پیشنهاد ویژه راوی👌فقط گوش بده ببین چی براتون آوردم بهترینا😍😉#داستان #پادکست

از روزی که رفتم خونه ی مادرشوهرم اون حتی نگاهمم نمیکرد همش میگفت این خونه بوی غریبه گرفته و شبا

از روزی که رفتم خونه ی مادرشوهرم اون حتی نگاهمم نمیکرد همش میگفت این خونه بوی غریبه گرفته و شبا

داستان ارسالی : از اون داستاناس که خیلی دوست دارین از دست ندین عاشقانه و جذاب #dastanland #داستان

داستان ارسالی : از اون داستاناس که خیلی دوست دارین از دست ندین عاشقانه و جذاب #dastanland #داستان

داستان واقعی:داستان ارسالی. 😍🤗تقدیم به آوایی های دل انگیزم نوش جونتون #داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی:داستان ارسالی. 😍🤗تقدیم به آوایی های دل انگیزم نوش جونتون #داستان_واقعی #پادکست #داستان

© 2025 dtub. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]