حضرت ملک الموت را دیدم که خوشحال و خندان ایستاده 💠تجربه گر: آقای سید محمد موسوی
Автор: Life After Life | زندگی پس از زندگی
Загружено: 2025-08-31
Просмотров: 11370
این قسمت: حلالیت، تجربه گر: آقای سید محمد موسوی
زندگی پس از زندگی | فصل پنجم | قسمت بیست و هشتم
💠💠💠
درباره برنامه زندگی پس از زندگی
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای است متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء شبکه چهارسیما برای دقایق عرفانی پیش از افطار. «زندگی پس از زندگی» روایت افرادی است که در تجربه ای نزدیک به مرگ (معادل انگلیسی: Near Death Expeience)، از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. در این برنامه با سفر به نقاط مختلف ایران و جهان ، مخاطبان برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران مرگ تقریبی از عالمی دیگر میشوند.
💠💠💠
از داییام که جدا شدم وارد یک سرزمینی شدم که آدمهای مختلفی در آنجا بودند که ناگهان دیدم یک تخت بیمارستانی وارد آن سرزمین شد و مادرم روی آن خوابیده. به سمت او رفتم و تخت را گرفتم
یک رودخانه گل آلود خروشان آنجا بود که پلی روی آن قرار داشت و آدمها که میخواستند از پل عبور کنند برخی نمی توانستند و به داخل رودخانه میافتند وآب آنها را میبرد و مادرم با دیدن این صحنه وحشت کرده بود
آن سوی رودخانه اتاقک هایی را دیدم که برخی پر نور و برخی بی نور و آدمهایی در آن بودند که سه تا از آنها برایم آشنا بودند و آنها با داد و فریاد به من میگفتند نیا اینطرف
در همین حال بودیم که نوری سفید مادرم را در بر گرفت و با خود برد و من برگشتم و در مسیر بازگشت چند نفر را دیدم و در نهایت بالای جسم مادرم در بیمارستانی که او را عمل کرده بودند برگشتم
دیدم مادرم به هوش آمده و پرستاری کنار تخت اوست و تا خواست با او حرف بزند مادرم دوباره از هوش رفت و پرستار با حالتی گفت: اینکه دوباره بیهوش شد...
بالای جسم خودم آمدم و خانمی را دیدم که برای دل درد مراجعه کرده بود و پسرش هم بسیار مضطرب بود و تخت خالی هم نبود تا اینکه تختی آماده شد و او را آنجا بستری کردند منتهی بلافاصله بعد از تزریقی که به او کردند او هم به کما رفت و همه بالای سر او دویدند و من روح آن خانم را دیدم که از جسمش خارج شد و حیرت زده به اطراف نگاه میکرد
نگاهش که به من افتاد پرسید مرا میبینی و من گفتم بله و چون بیشتر تعجب کرد به او گفتم منم مثل شما به کما رفته بودم و آنجا ملک الموت را که قبلاً دیده بودم فهمیدم دنبال این خانم آمده
در حالیکه بخش شلوغ شده بود و پسر آن خانم هم شروع به داد و فریاد کرده بود آن خانم با آرامش به من گفت من خیلی راحت شدم اگه برگشتی به اینا بگو که من راحت شدم و جای خوبی دارم میرم و همان لحظه بود که من داخل جسمم بودم.
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#سید_محمد_موسوی
#مرگ_موقت
#تجربه_مرگ
#تجربه_گر
#روایت_مرگ
#برنامه_ماورایی
#تجربه_زندگی_پس_از_مرگ
💠💠💠
برای دیدن ویدئوهای بیشتر درباره تجربه مرگ کانال ما را سابسکرایب کنید:
/ @life_after_life
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: