ما با اینکه میدونیم هیچکس حق نداره به بقیه آسیب بزنه، بازم شبها پامونو نمیذاریم تو محلههایی که خطرناک و پر از خلافکارن. چون میدونیم اگه بهمون حمله کنن، شاید نتونیم از خودمون دفاع کنیم. اما تو رابطههای عاشقانه چرا انقدر مطمئن و بیخیال پا میذاریم؟ چرا فکر میکنیم اونجا آسیبی نمیبینیم؟ این داستان، داستان همون اعتماد بیجا توی عشقه...
درود دوستای کنجکاو و ماجراجوی من!
امروز با یکی از اون پروندههایی برگشتم که واقعاً از همون لحظهی اول، مغزتو درگیر میکنه... یه داستان که از ظاهر یه رابطهی معمولی شروع میشه، اما وقتی لایههاش رو کنار میزنی، میرسی به تاریکیای که حتی تصورشم آدمو میترسونه.
ماجرا از جایی شروع میشه که یه زن موفق و مستقل به نام کاتیا، تصمیم میگیره یه نفر رو نجات بده. یه مرد با گذشتهای عجیب، لبخندی که زیادی خوبه و ادعاهایی دربارهی جنگ، PTSD و شکستهای عاشقانه... همه چیز اولش عادیه، شاید حتی قشنگ. اما کمکم همه چیز شکل دیگهای پیدا میکنه.
وقتی کنترلگری، حسادت و بدهیهای عجیب پشت یه لبخند قلابی قایم میشن!
راستش، وقتی داشتم این پرونده رو تحقیق میکردم، یه لحظه وایسادم و فکر کردم... چند بار تو زندگیمون خواستیم ناجی یکی باشیم؟ چند بار فکر کردیم شاید اگه بیشتر مهربون باشیم، طرف مقابلمون تغییر کنه؟
ولی گاهی مهربونیهای ما، مسیر سقوط میشن.
یه چیزی یاد گرفتم از این داستان: بعضی آدما فقط دنبال قهرمان نیستن، دنبال کسیان که بعداً بتونن ازش استفاده کنن...
نظرت چیه؟ تاحالا کسی تو زندگیت بوده که ظاهرش با واقعیتش فرق داشته باشه؟
بیاین پایین برام بنویسین، دلم میخواد داستاناتونو بخونم.
ممنونم از اینکه همیشه از این کانال حمایت میکنید🫶🏻 یادتون باشه کانال رو به دوستاتون معرفی کنید، اینجوری خانوادهی جناییدوستمون بزرگتر میشه! ❤️
✅پرطرفدارترین پرونده های جنایی بر اساس نظر شما:
• جادوگر اینستاگرامی زنان رو میفروخت (154) ...
• اولین قاتل سریالی زن در هند (163) پرونده ج...
• کشتار در مِلِکِس (164) پرونده جنایی السو س...
• قصاب پکن (166) قاتل سریالی لی یی جیانگ
• الله اکبر خونین (141) پرونده جنایی رانی اونیل
• خانهای پر از برگ (134) پرونده جنایی متیو ...
پشت صحنه:
• پشت صحنه پرونده های جنایی، داستان های من و...