Persian Story: The Story of Elephant and Rumi - with English Translation حکایت فیل و مولانا
Автор: Panjara پنجره
Загружено: 16 мар. 2023 г.
Просмотров: 14 781 просмотр
قصه فیل از مولانا در مثنوی معنوی
#مولانا
#حکایت
#masnavimanavi
#Persian #stories #Farsi #Dari
در خانه ی تاریک فیلی بود که هندیان برای نشان دادن به مردم آورده بودند. برای تماشای آن فیل تعدادی زیادی ازمردم به آن خانه ی تاریک رفتند. از آنجا که در آن تاریکی دیدن فیل ممکن نبود هر کسی به بدن فیل دست می مالید تا شکل فیل را تجسم کند. آن کسیکه دست به خرطوم فیل کشیده بود، می گفت فیل شبیه به ناودان است، آن دیگری که دست بر گوش فیل کشیده بود در نظرش فیل مانند یک باد بزن بود. آن کسیکه دست به پاهای فیل کشیده بود، می گفت فیل را دیدم و شکل آن مانند ستون است. آن یکی دیگر که دست به پشت فیل کشیده بود، می گفت فیل شبیه تخت است.
بدین ترتیب دست هرکس که به عضوی از اعضای فیل رسیده بود، به توصیف آن می پرداخت و هر کس نیز شنیده ی خود را توصیف می کرد. به سبب دیدگاه های گوناگون قضاوت شان نسبت به شکل فیل دچار اختلاف شد. چنانکه مثلا یکی میگفت: فیل مانند دال کج است و دیگری میگفت نخیر فیل مانند الف راست است یعنی توصیف شان از یک حیوان اینقدر از هم فاصله داشت. در واقع اگر هریک از آنان شمعی روشن در دست داشت، اختلاف نظر شان بکلی برطرف میشد و اصل فیل را در میافتند که نه تخت بود و نه باد بزن و نه عمود.
آری دوستان گرانقدر! مولانا جلال الدین بلخی چه زیبا این حکایت را در مثنوی معنوی در قالب شعر کشیده است.
پیل اندر خانهٔ تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکیش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود
گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست
گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن میکرد هر جا میشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالش لقب داد این الف
در کف هر کس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: