داستان پادشاه و ملکه زیبا
Автор: داستان های باستانی
Загружено: 19 мая 2024 г.
Просмотров: 76 просмотров
داستان پادشاه و ملکه زیبا
یک داستان شیرین و جالب و باورنکردنی
شاه ژوان و ملکه جیانگ
ملکه جیانگ همسر پادشاه ژوان در زمان سلسله ژو (1046 قبل از میلاد - 256 قبل از میلاد) در چین بود. او فردی با فضیلت بود که همیشه از اصول اخلاقی پیروی می کرد.
پادشاه یک بار دیرتر از همیشه از خواب بیدار شد و مثل همیشه صبح زود به دربار سلطنتی نرفت. روز بعد، ملکه لباس سلطنتی و شال سر سلطنتی خود را درآورد، لباس زندانی را پوشید و بیرون زانو زد. سپس کنیزکی را فرستاد تا از طرف او به پادشاه بگوید: «به خاطر شهوت من، اعلیحضرت با دیر رفتن به دربار رفتار بدی از خود به نمایش گذاشتند. وقتی شهوت پادشاهی را وادار به فراموشی فضیلت می کند، آغاز هرج و مرج است. چون این مشکل از من شروع شد، لطفاً مرا مجازات کنید.»
شاه که مردی منطقی بود گفت: تقصیر من است نه تو. از آن پس همیشه زود به دربار سلطنتی می رفت و با پشتکار کار می کرد. به همین دلیل، کشور قوی تر شد و او به عنوان یک پادشاه کارآمد در سلسله ژو شناخته شد.
ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «ملکه خوب برای یک ملت سعادت میآورد، همسر خوب باعث خوشبختی خانواده میشود، و دوست خوب توصیه ها و نصیحتهای مفید میکند».
https://en.minghui.org/html/articles/...

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: