غزل دهم حافظ خوانش صحیح/دل در بند زلف /Hafez/Persian Poetry/دوش از مسجد سویِ میخانه آمد پیرِ ما
Автор: بهشت شعر خوانی
Загружено: 2024-10-09
Просмотров: 308
متن غزل شماره ۱۰ حافظ
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی
آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
بیت اول
دیشب شیخ ما از مسجد به میکده روی آورد. هممسلکان پس از این چاره ما چه باشد؟
درباره پیر در مصراع اول سخنان بسیاری گفته شده است. پیر رهبر و مراد در نزد عرفا است اما در دیوان حافظ از برساختههای اوست و نباید بیرون از شعر حافظ دنبال نظیر آن بگردیم.
بیت دوم
ما هواداران نمیتوانیم از این به بعد به جانب کعبه رو کنیم، چرا که شیخ ما به خانه میفروش روی آورد.
حافظ در این بیت بیاختیار بودن خودش در برابر تصمیم و عقل و درایت پیر و اطاعت بیچون و چرا از او را یادآور میشود. حتی اگر پیر و مراد راه کاری کرد که به نظر عقل سلیم و شرع و مذهب اشتباه است، مریدان او اختیار سرپیچی ندارند.
خَمّار: میفروش
بیت سوم
ما همراه همسفر و با راهنمای خود به میکده عرفان روی خواهیم آورد، چون سرنوشت ما را در روز نخست چنین رقم زدهاند.
روز ازل: نخستین روز آفرینش. ازل زمان بیآغاز و همیشگی را میگویند. مراد از روز ازل همان روزی است که خداوند پیش از خلق اجساد به ارواح فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بلی! (آیه صدوهفتادودو سوره اعراف).
بیت چهارم
اگر خرد آگاه شود که دل ما در چین گیسوی یار چه حال خوشی دارد، خردمندان هم به دنبال زنجیر جنون ما دیوانگی را برمیگزینند.
این بیت یکی از زیباییترین جانبخشیها را داراست. حافظ عقل را موجودی زنده تصور کرده است که اگر از جایگاه آسوده و حال خوش دل آگاه شود، جایگاه خود را که درون وجود عاقلان است ترک میکند تا خود را به زنجیر یا همان گیسوی آویخته یار درآویزد. میان دیوانه و زنجیر مراعاتالنظیر هست چراکه دیوانگان را در زنجیر میکنند.
بیت پنجم
چهرهی زیبای تو نشانهای از حسن بر ما آشکار کرد و از آنگاه در سخن ما جز لطافت، نکویی و نغزی نتوان یافت.
آیت همان آیه و نشانه است و علامتی است تا به چیز دیگر رهنمون شود. در این بیت «روی خوب» آیهای برای نشان دادن «لطف» است و لطیف آن چیزی است که حس شود بدون چگونگی و از تعابیر عاشقانه و عارفانه است. این لطف چنان تأثیرگذار بوده است که تمامی سخن حافظ را به خوبی و لطافت مبدل ساخته است.
بیت ششم
آیا آه آتشین و سوزش سحری سینه ما در دل جفاکار و بیرحم تو اثری خواهد داشت؟
بیت هفتم
ای حافظ، تیر دود دل ما از فلک هم فراتر میرود، پس دم فروبند و بر جان خود ببخشای و از تیر آه ما خود را برحذر دار.
گاه شاعر تخلص خود را شخصیت ثانوی فرض میکند و او را مورد خطاب قرار میدهد ولی در حقیقت مقصود شاعر هشدار دادن به یار سنگیندل است.
#شعر #عاشقانه #حافظ #حافظه #حافظ_خوانی #خوانش #حافظ_درمانی
#غزل_عاشقانه #perian_poetry
@BeheshtSher

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: