نبرد چالدران: روایتی از خون، شرف و تقدیر

از اون جنگا که تا سال‌ها بعد، آدم‌ها با تعریف کردنش مو بر تنشون سیخ می‌شد. جنگ چالدران، نبردی که نه فقط بین دو تا سپاه بزرگ، بلکه بین دو تا امپراتوری، دو تا عقیده، و دو تا مرد قدرتمند قرن شانزدهم رقم خورد. سلطان سلیم اول، پادشاه عثمانی، آدمی که بهش می‌گفتن "سلیمِ خونخوار"، ولی همون شخص هم یه جورایی ترکیه رو تبدیل به یه امپراتوری جهانی کرد. اون طرف ماجرا هم شاه اسماعیل صفویه، مردی که با شمشیر و اعتقادش ایران رو متحد کرده بود و پرچم شیعه رو برافراشته بود. اینا بودن، دو تا غول که یه روز تو دشت چالدران به هم رسیدن و تاریخ خاورمیانه رو برای همیشه عوض کردن.

قضیه از کجا شروع شد؟ تقریباً میشه گفت از روزی که شاه اسماعیل، اون نوجوان پرشر و شور، قبایل پراکنده ایران رو متحد کرد و سلسله صفویه رو پایه گذاشت. اون با یه عقیده تازه اومد: شیعه دوازده امامی. این عقیده برخلاف عثمانی‌ها بود که سنی بودن و خودشون رو خلیفه مسلمونا می‌دونستن. از اون طرف، سلطان سلیم هم دل خوشی از صفویه نداشت. می‌گفت این شیعه‌ها دارن مرزهامون رو ناامن می‌کنن، قبایل سنی رو می‌کُشن، و اصلاً یه تهدید بزرگ برای امپراتوریه عثمانی هستن. ولی واقعیت این بود که سلیم می‌خواست شرق رو هم تحت کنترل بگیره، راه تجاری بین اروپا و آسیا رو در دست داشته باشه، و مهمتر از همه، رقیب قدرتمندی مثل اسماعیل رو از سر راه برداره.

#چالدران #عثمانی #صفوی #تاریخ #تاریخ_ایران