کتاب «کد بیداری» انقلابی در شما ایجاد خواهد کرد 🧩 وارد وبسایت ما شوید X86God.com
Автор: X86God کامپیوترخدا
Загружено: 10 февр. 2025 г.
Просмотров: 3 157 просмотров
“سایههایی که حقیقت نبودند” 🧩
در شهری که خورشید هیچگاه مستقیماً بر زمین نمیتابید، مردم تمام زندگی خود را در زیر نور چراغهای مصنوعی سپری میکردند. از لحظهای که متولد میشدند، به آنها گفته میشد که این نورها همان خورشید است، که این خیابانها همان گسترهی واقعی جهاناند، و چیزی بیرون از این شهر وجود ندارد.
اما پسری به نام آرین همیشه شک داشت. هر شب، وقتی همه در خانههایشان بودند، او به بالاترین نقطهی شهر میرفت و به سقفی که بالای آنها کشیده شده بود، خیره میشد. چراغها سرد بودند، هیچ گرمایی نداشتند، و او میتوانست حس کند که چیزی اشتباه است.
روزی، شایعهای در شهر پخش شد: کسی از مرز عبور کرده است. مردم وحشت کردند. بزرگان شهر هشدار دادند که هیچکس نباید این کار را انجام دهد، که آن سوی مرز فقط تاریکی و نابودی است. اما آرین، دیگر نتوانست خودش را کنترل کند.
یک شب، بدون اینکه کسی بفهمد، به سمت دیوار مرزی رفت. لمسش کرد. برخلاف چیزی که همیشه گفته بودند، دیوار نرم بود، نه سخت. او یک شکاف پیدا کرد، آن را کنار زد… و برای اولین بار، نور واقعی خورشید را دید.
نور به قدری شدید بود که چشمانش درد گرفت. هوا، تازهتر از هر چیزی بود که تجربه کرده بود. و آنجا بود که متوجه شد تمام زندگیاش را درون یک زندان نامرئی گذرانده بود.
او به شهر برگشت تا حقیقت را بگوید. اما مردم، او را دروغگو، دیوانه و خطرناک خواندند. آنها ترجیح میدادند در نور مصنوعی خود بمانند، چون خورشید برایشان چیزی ناشناخته و تهدیدآمیز بود.
آرین در برابر آنها ایستاد، اما یک چیز را درک کرد: بیداری یک انتخاب است، و نه همه آن را میخواهند.
او آخرین نگاهش را به شهری که دیگر برایش زندان بود، انداخت و در سکوت، به سمت نور واقعی قدم برداشت.
کد نهایی برای پایان این داستان:
آنهایی که چشمهایشان به تاریکی عادت کرده، نور را تهدید میدانند.
کتاب: کد بیداری 📕
کد ۲: قدرت ذهن 🧠
نویسنده: مایک ریاضی ✍🏻
برای رزرو کتاب «کد بیداری» از وبسایت رسمی کامپیوترخدا اقدام بفرمایید
#کتاب #آگاهی

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: