داستان واقعی : شوکه کننده ترین اتفاق زندگیم زمانی بود که.. سرگذشت شکوفه...

داستان واقعی: شوکه کننده ترین اتفاق زندگیم زمانی بود که.. سرگذشت شکوفه #داستان_واقعی​ #پادکست​ #داستان​ #داستان_هیس#dastan​ #جاده_داستان​
گاهی سرنوشت بازی‌هایی می‌کنه که هیچ‌کس تصورش رو هم نمی‌کنه...
خاله‌م باعث شد خواهرم از شوهرش جدا بشه، فقط چون بچه‌دار نمی‌شدن!
با حرف‌ها و دخالت‌هاش زندگی یه زن و مرد رو از هم پاشوند، و خواهرم رو تنها گذاشت...
من اون روز فقط تماشا می‌کردم — اما دلم پر از آتیش بود. نمی‌تونستم ببخشمش...

سال‌ها گذشت. منم بعد از طلاق خودم، برای کار رفتم پیش همون مرد، شوهر خاله ام.
از همون اول، یه حس عجیبی بینمون بود... شاید دلسوزی، شاید خشم، شاید عشق.
کم‌کم بهش نزدیک شدم، از دردهاش گفت، از گذشته، از خاله‌م...
و درست همون موقع که فهمیدم اونم از خاله‌م دل‌چرکینه، تصمیم گرفتم کاری کنم که هیچ‌وقت فراموشش نکنه.

من زنش شدم...
و ازش بچه‌دار شدم — چیزی که خواهرم به خاطرش ازش جدا شده بود!
خاله‌م وقتی فهمید، دنیاش فرو ریخت. شوهرش ترکش کرد، و خودش موند با حسرت و پشیمونی.
این داستان، فقط درباره‌ی عشق و انتقام نیست...
درباره‌ی سرنوشت، تصمیم‌های اشتباه، و بهایی‌ست که برای دخالت در زندگی دیگران می‌دیم.
یه داستان واقعی، پر از احساس، درد، عشق، خیا..نت و انتقام — داستانی که تا آخرین لحظه نفس‌تو بند میاره!

🎙️ بشنو این داستان رو از پادکست ما — جایی که هر قسمت، روایتی از زندگی واقعی آدم‌هاست...
با صدا، حس و روایت متفاوتی که مستقیم می‌ره سراغ قلبت ❤️
   • داستان واقعی:تکان دهنده ترین اتفاق زندگیم ...  

   • سرگذشت ارسالی : شرکت واردات صادرات داشتم و...  
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستان عاشقی