شرح کامل نبردی که در آن اعراب شکست سنگینی از ترک ها خوردند! نبرد بلنجر

نبرد بلنجر
جنگ ترکان و اعراب
در صده ی هفتم میلادی رومیان دو تهدید بزرگ رو پیش روی خودشون میدیدند
اولیش آوارها بودن که مدام سرزمین های امپراتوری رو غارت می کردند
و دومین و همینطور بزرگ ترین تهدیدشون هم امپراتوری ساسانی بود که از سال 602 از نو آغاز شده بود
با روی کار آمدن خوسرو پرویز در اوایل روابط ساسانیان با رومیان به سبب حمایتی که موریکیوس از خسرو پرویز کرده بود دوستانه بود اما هنگامی که موریکیوس بر اثر شورش جمعی از نظامیان از حکومت عزل شده و کشته شد، خسرو پرویز به بهانه ی خون خواهی به امپراتوری بیزانس اعلام جنگ کرد
سپاه ساسانیان در اوایل جنگ پیروزی های پی در پی کسب کردند و نواحی بسیاری از آناتولی، شام و مصر رو تحت کنترل خود درآوردند
پیشروی ساسانیان به حدی بود که حتی کنستانتینوپول تا مرز سقوط پیش رفت اما محاصره ی این شهر به نتیجه نرسید
در این زمان بود که هراکلیوس به عنوان ناجی امپراتوری به تخت نشست
هراکلیوس ابتدا وضعیت آشفته ی امپراتوری رو تا حدودی بهبود بخشید و سپس با لشکرکشی هایی که انجام داد سپاهیان ساسانی رو مجبور به عقب نشینی تا آنطرف رود فرات کرد
در این بین هراکلیوس از گوک ترکان درخواست کرد تا برابر شاه ساسانی خسرو پرویز بهشون کمک کنند
در سال 624 میلادی سفیر رومیان به پیشگاه خان بزرگ گوک ترکان، تونگ یابگو خان اومد
خان به این همکاری با دید مثبتی نگاه کرد به این ترتیب دو قدرت آن زمان دربرابر امپراتوری بزرگ ساسانی باهم متحد شدند
خان از اطراف دریای خزر سپاه تدارک دید و به فرماندهی پسرش بوری شاد خان به سوی جنوب فرستاد
بوری شاد رود ترک رو رد کرد و به سرعت تونست شهر دربند و چند شهر دیگر رو تسخیر کنه
در ادامه خان بزرگ تونگ یابگو هم به سپاه ملحق شد، در این بین سپاه هراکلیوس در اطراف لازیکا بود
دو حکمران در سال 627 میلادی باهم شهر تفلیس رو محاصره کردند
اما شهر تفلیس علارغم اینکه دو قدرت بزرگ همزمان محاصرش کرده بودند به طرز عجیبی تسخیر نشد!
نیروهای محافظ ساسانی تو جریانات محاصره ی این شهر یک دفاع حماسی از خودشون نشون دادند
کار به جایی رسید که تونگ یابگو خان بخاطر مقاومت زیاد نیروهای دشمن ناامید شد و علارغم اسراری که هراکلیوس به موندش داشت، فرماندهی سپاه رو به پسرش واگذار کرد و خودش به مملکتش برگشت
از طرفی هراکلیوس از محاصره ی تفلیس دست برداشت و بجاش تصمیم گرفت به سمت قلب حکومت ساسانی یعنی تیسفون حرکت کنه
ساسانیان که با شکست های متعدد در وضعیت وخیمی بودند نتونستند سپاه هراکلیوس رو محار کنند به نحوی که هراکلیوس تا نزدیکی تیسفون پیشروی کرد
هرچند که هراکلیوس قصد تسخیر تیسفون رو نداشت چون به اندازه ی کافی ادوات محاصره در اختیار نداشت و همچنین احتمال گرفتار ماندن در مرزهای ساسانی وجود داشت، بخاطر همین با ارسال متارکه ای به خسرو، بازگشت
خسرو که پس از پیروزی های برق آسا و خیره کننده اکنون شکست های سنگینی از رومیان خورده بود، با لجاجت تمام پیشنهاد صلح هراکلیوس رو نپذیرفت و تمام تقصیرات رو به گردن سرداران و فرماندهان انداخت و با پی پروایی به مجازات اونها پرداخت
نهایتا اشرافیان و سرداران ناراضی خسرو پرویز رو از سلطنت عزل کردند، با نسبت دادن اتهاماتی کشتنش و سپس پسرش رو با نام قباد دوم بر تخت سلطنت نشوندن
پادشاهی خسرو پرویز آخرین سلطنت پرشکوه ایران باستان بود.
پیروزی‌های برق‌آسای خسرو در برابر بیزانسی‌ها برای این میراث‌داران پرغرور یونان باستان، غافلگیرکننده و بهت‌آور بود
با اینکه در اوایل به دستاوردهای نظامی چشمگیری دست یافت و تقریباً میشه گفت بیزانس را به زانو درآورد
اما نهایتاً در اثر بی‌خردی و کوته‌فکریش و همینطور با تندخویی که نسبت به زیردستانش داشت و صدور فرمان‌های سنگدلانه و نامنصفانه در حقشون، میراث ارزشمند مُلک پدرانش رو در مدتی کوتاه به ورطهٔ انحطاط و سقوطی هولناک رسوند
درسته که هراکلیوس فرمانده خیلی خوبی بود اما این شکست سنگین ساسانیان بیشتر بخاطر اشتباهات خسرو بود
خسرو پرویز با سیاست های اشتباهی که داشت نه تنها خودش بلکه مملکتش هم به مرز نابودی رسوند
از نظر بیزانسی ها جنگ تموم شده بود اما گوک ترکان میخواستند که از این ضربه ی مهلکی که به ساسانیان وارد شده بود سودی ببرند
تونگ یابگو خان در سال 627 میلادی از مرز عبور کرد و با تسخیر شهرهای دربند و گنجه تا پشت دیوارهای تفلیس پیشروی کرد...

منابع: تاریخ طبری - ترکان کهن اثر لو گومیلو