رازهای ممنوعهی کابالا: از اخنوخ تا متاترون؛ فرشتهای که از انسان زاده شد
Автор: کاریز
Загружено: 2025-11-07
Просмотров: 2798
در آغاز، نام او اخنوخ (Enoch / اِنُخ) بود؛ انسانی در دوران کهن، پیش از طوفان نوح. در سفر پیدایش (Book of Genesis / بوک آو جِنِسیس) آمده است:
«و اخنوخ با خدا راه میرفت و ناپدید شد، زیرا خدا او را برگرفت.»
این جملهی کوتاه، بعدها به یکی از شگفتانگیزترین مفاهیم عرفان یهودی بدل شد: صعود انسان به مقام فرشتگی.
در روایتهای آپوکریفایی مانند کتاب اخنوخ اول (1 Enoch)، او از آسمانها گذر میکند — از هفت طبقهی آسمان (Seven Heavens / سِوِن هِوِنز) — و در آخرین مرحله، در برابر تخت خداوند میایستد. در این نقطه، او دیگر آن انسان زمینی نیست؛ بلکه از درون نور الهی دوباره زاده میشود و نامی تازه میگیرد:
مِتَتران (Metatron) — واژهای که ریشهاش هنوز در پردهی ابهام است.
برخی زبانشناسان آن را از یونانی meta-thronos، یعنی «نزدِ تخت» میدانند؛ یعنی او که کنار تخت خدا مینشیند. دیگران آن را برگرفته از واژهی ایرانیِ باستان mitra (میترا، پیمان) میدانند؛ یعنی میانجی و واسطه میان انسان و خدا.
هر دو معنا در ژرفای نقش او نهفته است: فرشتهی تخت، فرشتهی میانجی.
در Sefer Hekhalot یا همان کتاب کاخها، آمده است که خدا به او تاجی از نور بخشید و گفت:
«نام من در توست.»
در اینجا است که متاترون از مقام فرشتهای عادی فراتر میرود. او همان «فرشتهی حضور» (Angel of the Presence / اِنجل آو دِ پرِزِنس) است که صدای خدا را بر پیامبران جاری میکند. اما همین جایگاه، آغاز خطر است:
اگر «نام خدا» در او باشد، آیا او خود بخشی از الوهیت نمیشود؟
عارفان یهودی قرون میانه در این نقطه مکث کردند. کتاب زُهَر (Zohar / زوهار) متاترون را نه فقط فرشتهای نیرومند، بلکه انعکاس خدا در جهان مخلوق میخواند. او همان نوری است که نخستین انسان، آدم قدیم (Adam Kadmon / آدَم کَدمون)، از آن ساخته شد.
در این نگاه، متاترون نه خالق است و نه مخلوق، بلکه بازتاب خدا در آینهی بشر است.
اما پشت این روایت، حقیقتی روانشناسانه پنهان است: انسان، در تمنای جاودانگی، همیشه میخواهد از حدّ خویش فراتر رود — تا همان شود که پرستش میکند. اخنوخ در این معنا، تصویر جمعیِ انسانِ جستوجوگر است؛ انسانی که بهجای ایستادن بر زمین، بهسوی تخت نور میرود.
در برخی روایتهای اسلامی نیز انعکاسی از این داستان باقی مانده است. برخی مفسران، اخنوخ را همان ادریس نبی (Idrīs / اِدرِیس) دانستهاند — پیامبری که «به جای بلند رفعت یافت». در تفسیر طبری آمده است که او به آسمان چهارم برده شد، جایی که فرشتگان درودش گفتند.
اگر این تطبیق درست باشد، متاترون همان چهرهی عبریِ ادریس است؛ پلی میان سنت سامی و عرفان ایرانی.
اما راز عمیقتر، در خود نام اوست. در جماتریا (Gematria / گِمَتریا) عبری، عدد نام «מטטרון» برابر با ۳۱۴ است — عددی که برابر است با «שדי» (Shaddai / شَدّای)، یعنی «قادر مطلق».
گویا خدا، بازتاب خود را در نامی دیگر تکرار کرده است.
پس متاترون همان جاییست که زبان و عدد، نور و انسان، و زمین و آسمان به هم میرسند.
و شاید به همین دلیل است که در روایت تلمودی آمده:
«وقتی عارفان به درون بهشت (Pardes / پاردِس) رفتند، یکی از آنان گفت: دو قدرت در آسمان هست!»
و در همان لحظه، ندایی آمد که:
«ساکت شو، زیرا متاترون و خدا یکی نیستند.»
اما پرسش باقی میماند:
اگر متاترون در کنار تخت نشسته، تاج خدا بر سر دارد، و نام او را حمل میکند —
آیا هنوز فرشته است؟ یا خدای دوم؟
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: