Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
dTub
Скачать

سخنرانی الهی قمشه ای - عیش و عشرت - تایتانیک -Titanic ship

Автор: DRELAHI_KHOLASE

Загружено: 2021-04-19

Просмотров: 5905

Описание:

عیش و عشرت کردن -
خوش گذرانی -
لذت بردن -
حضور خداوند -
کشتی -
تایتانیک _
Titanic ship -
کشتی تایتانیک -
خیام -
حافظ -
سعدی -
مولانا -
نظامی گنجوی -
اهمیت قرآن -
اهمیت روزه_
دکتر حسین الهی قمشه ای-
حسین الهی قمشه ای-
قمشه ای-
الهی قمشه ای-
سخنرانی های الهی قمشه ای-
سخنرانی-
الهی-
hossein elahi ghomshei-
hosseyn elahi ghomshyi-
ghomshei-
elahi ghomshei-
ghoran-
quran-
من جز احد صمد نخواهم
من جز ملک ابد نخواهم

جز رحمت او نبایدم نقل
جز باده که او دهد نخواهم

اندیشه عیش بی‌حضورش
ترسم که بدو رسد نخواهم

بی‌او ز برای عشرت من
خورشید سبو کشد نخواهم

من مایه باده‌ام چو انگور
جز ضربت و جز لگد نخواهم

از لذت زخم‌هاش جانم
یک ساعت اگر رهد نخواهم

وقت است که جان شویم خالص
کاین زحمت کالبد نخواهم

احمد گوید برای روپوش
از احمد جز احد نخواهم

مجموع همه است شمس تبریز
حق است که من عدد نخواهمپ

مولانا

چو بلبل سحری برگرفت نوبت بام
ز توبه خانه تنهایی آمدم بر بام

نگاه می‌کنم از پیش رایت خورشید
که می‌برد به افق پرچم سپاه ظلام

بیاض روز برآمد چو از دواج سیاه
برهنه بازنشیند یکی سپیداندام

دلم به عشق گرفتار و جان به مهر گرو
درآمد از درم آن دلفریب جان آرام

سرم هنوز چنان مست بوی آن نفس است
که بوی عنبر و گل ره نمی‌برد به مشام

دگر من از شب تاریک هیچ غم نخورم
که هر شبی را روزی مقدر است انجام

تمام فهم نکردم که ارغوان و گل است
در آستینش یا دست و ساعد گلفام

در آبگینه‌اش آبی که گر قیاس کنی
ندانی آب کدام است و آبگینه کدام

بیار ساقی دریای مشرق و مغرب
که دیر مست شود هر که می خورد به دوام

من آن نیم که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام

به هیچ شهر نباشد چنین شکر که تویی
که طوطیان چو سعدی درآوری به کلام

رها نمی‌کند این نظم چون زره درهم
که خصم تیغ تعنت برآورد ز نیام
سعدی

الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

حافظ


خواجه یکی شب به تمنای جنس

زد دو سه دم با دو سه ابنای جنس

یافت شبی چون سحر آراسته

خواستهای به دعا خواسته

مجلسی افروخته چون نوبهار

عشرتی آسوده‌تر از روزگار

آه بخور از نفس روزنش

شرح ده یوسف و پیراهنش

شحنه شب خون عسس ریخته

بر شکرش پر مگس ریخته

پرده شناسان به نوا در شگرف

پرده نشینان به وفا در شگرف

پای سهیل از سر نطع ادیم

لعل فشان بر سر در یتیم

شمع جگر چون جگر شمع سوخت

آتش دل چون دل آتش فروخت

در طبق مجمر مجلس فروز

عود شکرساز و شکر عود سوز

شیشه ز گلاب شکر میفشاند

شمع به دستارچه زر میفشاند

از پی نقلان می‌بوسه خیز

چشم و دهان شکر و بادام ریز

شکر و بادام بهم نکته ساز

زهره و مریخ بهم عشق باز

وعده به دروازه گوش آمده

خنده به دریوزه نوش آمده

نیفه روبه چو پلنگی به زیر

نافه آهو شده زنجیر شیر

ناز گریبان کش و دامن کشان

آستی از رقص جواهر فشان

شمع چو ساقی قدح می به دست

طشت می آلوده و پروانه مست

خواب چو پروانه پرانداخته

شمع به شکرانه سرانداخته

پردگی زهره در آن پرده چست

زخمه شکسته به ادای درست

خواب رباینده دماغ از دماغ

نور ستاننده چراغ از چراغ

آنچه همه عمر کسی یافته

همنفسی در نفسی یافته

نزل فرستنده زمان تا زمان

دل به دل و تن به تن و جان به جان

گفتی ازان حجره که پرداختند

نظامی

رخت عدم در عدم انداختند

مرغ طرب نامه به پر باز بست

هفت پر مرغ ثریا شکست

آتش مرغ سحر از بابزن

بر جگر خوش نمکان آب زن

مرغ گران خواب‌تر از صبحگاه

پای فلک بسته‌تر از دست ماه

حلقه در پرده بیگانگان

زلف پری حلقه دیوانگان

در خم آن حلقه دل مشتری

تنگ‌تر از حلقه انگشتری

تاختن آورده پریزادگان

همچو پری بر دل آزادگان

بر ره دل شاخ سمن کاشته

خار بنوک مژه برداشته

میوه دل نیشکر خدشان

گلبن جان نارون قدشان

فندقه شکر و بادام تنگ

سبز خط از پسته عناب رنگ

در شب خط ساخته سحر حلال

بابلی غمزه و هندوی خال

هر نفس از غمزه و خالی چنان

گشته جهان بابل و هندوستان

چون نظری چند پسندیده رفت

دل به زیارتگری دیده رفت

غمزه زبان تیزتر از خارها

جهد گرهگیرتر از کارها

شست کرشمه چو کماندار شد

تیر نینداخته بر کار شد

باد مسیح از نفس دل رمید

آب حیات از دهن گل چکید

گل چو سمن غالیه در گوش داشت

مه چو فلک غاشیه بر دوش داشت

چون رخ و لب شکر و بادام ریخت

گل به حمایت به شکر در گریخت

هر نظری جان جهانی شده

هر مژه بتخانه جانی شده

زلف سیه بر سر سیم سپید

مشک فشان بر ورق مشک بید

غبغب سیمین که کمر بست از آب

قوس قزح شد ز تف آفتاب

زلف براهیم و رخ آتشگرش

چشم سماعیل و مژه خنجرش

آتش از این دسته ریحان شده

خنجر آز آن نرگس فتان شده

بوسه چو می‌مایه افکندگی

لب چو مسیحا نفس زندگی

خوی به رخ چون گل و نسرین شده

خرمن مه خوشه پروین شده

باز شده کوی گریبان حور

خط سحر یافته صغرای نور

همت خاصان و دل عامیان

شیفته زان نور چو سرسامیان

غمزه منادی که دهان خسته بود

چشم سخن گو که زبان بسته بود

می چو گل آرایش اقلیم شد

جام چو نرگس زر در سیم شد

عقل در آن دایره سرمست ماند

عاقبت از صبر تهیدست ماند

در دهن از خنده که راهی نبود

طاقت را طاقت آهی نبود

صبر دران پرده نواتنگ داشت

فتنه سر زیر در آهنگ داشت

یافته در نغمه داود ساز

قصه محمود و حدیث ایاز

شعر نظامی شکر افشان شده

ورد غزالان غزلخوان شده

سخنرانی الهی قمشه ای - عیش و عشرت - تایتانیک -Titanic ship

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео mp4

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио mp3

Похожие видео

array(0) { }

© 2025 dtub. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]