برگی از تاریخ - زندگی و تجربیات سعید یوسف ۷: انشعاب درون سازمان چریکهای فدایی خلق: اقلیت و اکثریت

برگی_از_تاریخ

زندگی و تجربیات سعید یوسف: بخش هفتم؛ انشعاب درون سازمان چریکهای فدایی خلق ایران: اقلیت و اکثریت، گفتگوگردان یسنا احمدی

تاریخ معاصر ایران، به‌ویژه با دگرگونی‌های شتابزده و پیچیده نیم قرن اخیر، با کاستی‌های قابل توجهی در زمینه مستندسازی روبروست. بسیاری از رویدادها و تجربه‌های مهم به دلیل عدم ثبت دقیق، دسترسی نداشتن به منابع و مآخذ معتبر و یا توجه ناکافی به جزئیات، به مرور زمان در ابهام فرو می‌روند و حقیقت جای خود را به روایاتی نامعتبر و یا حتی دروغین می‌سپارد. برای پرهیز از تاریخ دروغین و تحریف شده و به ویژه در زمینه تاریخ جنبش چپ انقلابی ایران، به سراغ گفتگو با معاصرانی رفته و خواهیم رفت که در دل این رویدادها حضور داشته‌اند. از نزدیک شاهد رخدادهایی بوده‌اند که می‌توانند با ارائه روایت‌های دست اول و معتبر، پایه‌های محکم‌تری برای پژوهش‌های تاریخی ژرف‌تر و دقیق‌تر فراهم کنند. این گفتگوها نه تنها به روشن شدن زوایای پنهان تاریخ کمک می‌کنند، بلکه امکان انتقال تجربیات و دانش نسل پیشین جنبش به نسل‌های آینده را نیز فراهم می‌آورند. شبنامه مجموعه گفتگوهایی را به صورت کتبی یا شفاهی با چهره‌های شناخته شده در جنبش چپ ایران تحت عنوان „برگی از تاریخ“ تدارک می‌بیند که گفتگوی کنونی از این مجموعه را با سعید یوسف از ادیب و شاعر گرانقدر و از کادرهای برجسته سازمان چریکهای فدایی خلق ایران اختصاص داده‌ایم. شما را به شنیدن و دیدن این گفتگو دعوت می‌کنیم.ـ
***
شما می توانید نظرات، پیشنهادات و یا پرسش‌های خود را از طریق ای میل با ما در میان بگذارید
[email protected]
یا از طریق کانال تلگرامی شنبامه با ادمین تماس بگیرید
https://t.me/schabname
تماس ادمین در تلگرام
@ADshab
***
در بخش هفتم این گفتگو به انشعاب اقلیت و اکثریت درون سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، کنگره نخست سازمان در سال ۶۰، شکل‌گیری گرایش سوسیالیسم انقلابی و جمع‌بندی فعالیت‌های آن دوره پرداخته شده است. برخی از پرسش‌ها و نکات مطرح شده در این بخش به قرار زیرند:
• شما از چه زمان صف بندی متفاوت درون مرکزیت سازمان یا تحریریه را متوجه شدید؟ ارزیابی شما چگونه بود؟
• بعدها، از انشعاب زودرس در کنگره یک سازمان، انتقاد شد، شما در آن لحظات و اینک این انشعاب را چگونه می‌بینید؟ راه دیگری بود؟
• چرا همکاری نزدیک رفقائی مثل سعید سلطانپور و نسیم خاکسار با کانون نویسندگان در ایران مشوَق تو نشد که به شکل جدّی‌تری به یک همکاری تنگاتنگ فکر کنی؟
• برخی از عملیات‌های سابق سازمان چریک‌های فدائی به شکل به اصطلاح «اعدام انقلابی» بوده که نام دیگر آن ترور اشخاص است و در صحبت‌های گذشته حتی در شعری که خواندی به کشتن «فاتح» اشاره شد؛ آیا امروز هم این روش‌ها را تأیید می‌کنی و یا در نگاهی به گذشته آنها را چطور می‌بینی؟ آیا تأثیر مثبت داشتند؟
• آیا تصوری که خودت از ابتدا از همکاری با رفقای فدائی و بعداُ سازمان چریکهای فدائی خلق داشتی چه بود و چه نوع همکاری را برای خودت قابل تصور می‌دانستی؟ آیا این ارتباط در همان مسیری که می‌خواستی پیش رفت یا باید به شکل دیگری می‌بود؟
• مشکل عدم انتقال سیستماتیک و منظم بحث‌های مربوط به انشعاب درون تشکیلات
• نپذیرفتن حق فراکسیون درون تشکیلات در پیش و پس از گسست با اکثریت کمیته مرکزی
• اهمیت مسئولیت‌پذیری روشنفکران و نویسندگان نزدیک به سچفخا برای تداوم پیوستگی اندیشه و منش بنیان‌گذاران چریکهای فدایی، پیوند با گذشته پرافتخار سازمان و در عین حال آفرینشگری‌های نوین در همین مسیر