داستان ترسناک چوپان و کویر سرسبز نمک: استاد رسول، چوپان مرموز
Автор: داستان ترسناک دره ترس dastan darre tars
Загружено: 20 апр. 2025 г.
Просмотров: 6 320 просмотров
به دنبال کشف راز رسول بودم که گله شو شب به چرا میبرد. یه شب، وقتی باهاش رفتم، فهمیدم که گوسفندها همیشه دنبال علف نیستن. بعد از اون شب دیگه هیچ چیز عادی نبود و همه چیز بوی مرگ میداد.
داستان ترسناک: من امیر محمد هستم. داستانی که میخوام براتون تعریف کنم، مربوط میشه به دهه ۵۰ و این داستان، در روستایی به نام سرمدآباد، از توابع سمنان رخ داده. سال ۵۲ پدرم فوت کرد و ما که از طریق پروار کردن گوسفندان امرار معاش میکردیم، با فوت پدرم، این کار به عهده من بود و من هر روز صبح خروس خون، گله رو به چرا میبردم. چند ماهی گذشته بود که یک روز با صحنه عجیبی روبرو شدم. وقتی داشتم گله رو به روستا، برمیگردوندم، غروب شده بود که دیدم، گله ای با چوپانی جوانی حدوداً ۳۰ ساله، تازه این موقع غروب داره از روستا خارج میشه. خیلی برام عجیب بود، اما بعد از مدتی، متوجه شدم، با اینکه اون جوان، شب ها گوسفندها رو به چرا میبره، اما گله اش هر ماه، بزرگتر و گوسفنداش پرواریتر میشن. اینجوری شد که از دوست صمیمیم در موردش سوال کردم و فهمیدم اسمش رسول هست و گوسفندهای مش سلیم و چوپانی میکنه. به خونه مش سلیم رفتم و با رسول صحبت کردم و هر طور بود راضیش کردم تا بزاره منم گله مو، شب باهاش به چرا ببرم.یه جوری رفتار میکرد انگار که دوست نداشت فوت و فن کارشو بهم یاد بده، اما در نهایت گفت هرچی گفتم باید گوش کنی و هیچ کاری رو بدون اجازه من انجام ندی. شب بعد، گله رو همراه رسول، به چرا بردم، اما رسول دقیقاً بر خلاف مسیری که من میرفتم، گلهها رو به چرا برد. مسیری که میدونستم به کویر نمک میرسه. وقتی اعتراض کردم هم گفت میتونی از همین جا برگردی، اما من بازم ادامه دادم و همراهش رفتم، تا اینکه وسط کویر نمک، چشمم به سرزمین سرسبز و پر از دار و درخت افتاد. اولش فکر کردم توهم زدم، اما جلوتر که رفتیم، دیدم زمین زیر پاهامون کم کم داره سبز و سبزتر میشه. اصلاً باورم نمیشد تا حالا نه از کسی شنیده بودم و نه همچین چیزی دیده بودم که باغی سرسبز، وسط دریایی از نمک و کویر وجود داشته باشه. وارد اون سرزمین سرسبز و زیبا و خوش آب و هوا که شدیم، اتفاقات عجیب و غریب و ترسناک زندگی من شروع شد، اتفاقاتی که...
داستان ترسناک چوپان و کویر سرسبز نمک: استاد رسول، چوپان مرموز
لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.
لینک سابسکرایب کانال
/ @dastan_tarsnak_darre_tars
سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز هست را با شما به اشتراک بگذاریم .
لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:
• داستان اجنه
• داستان اجنه
• Видео
لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.
لینک سایر شبکه های اجتماعی
لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretars
ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستانهای وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah
#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: