Eternal Gratitude \ سعدی / رحمت بیکران
Автор: Reza Shendy
Загружено: 2025-04-27
Просмотров: 9
مِنَّتْ خدای را عَزَّ وَ جَلّ,مِنَّتْ خدای را عَزَّ وَ جَلّ,
که طاعتش مُوجِبِ قُربَت است,
و به شُکر اَندَرَش مَزیدِ نِعمت.
هَر نَفَسی که فرو می رود
مُمِدْدِ حیات است
و چون بر می آید مُفَرِّحِ ذات.
پس در هر نَفَسی دو نِعمَت موجود است
و بر هر نِعمَتی شُکری واجب.
از دست و زبانِ که برآید!
کز عُهدهٔ شکرش بِه درآید؟
بَندِه هَمان بِِه که ز تَقصیرِ خیشْ
عُذر به درگاهِ خدای آوَرَد.
وَر نه سِزاوار خداوندیاش
کس نتواند که به جای آورد.
بارانِ رحمتِ بیحسابَش
همه را رسیده.
و خوانِ نِعمَتِ بی دَریغَشْ
همه جا کَشیده.
پَردهٔ ناموسِ بندگان
به گناهِ فاحِش نَدَرَدْ
و وظیفهٔ روزی به خطایِ مُنکَر، نَبُرَد.
ای کریمی که از خَزانهٔ غیب
گَبر و تَرسا وظیفهخور داری
دوستان را کجا کُنی مَحروم
تو که با دشمن. این نظر داری
فرّاشِ بادِ صبا را گُفته
تا فَرشِ زُمُرُّدی بِگُستَرد
و دایهٔ ابرِ بهاری را
فرموده تا بَناتِ نَبات،
در مَهدِ زمین بِپَروَردْ.
درختان را بِه خَلعَتِ نوروزی،
قبایِ سبز ورق
در بر گرفته و اَطفالِ شاخ را
به قُدومِ مُوسمِ رَبیع،
کلاهِ شکوفه بر سر نَهاده.
ابر و باد و مَه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غَفلت نَخوری
همه از بَهرِ تو سَرگَشته
و فرمانبُردار
شَرط اِنصاف نباشد
که تو فرمان نَبَری.
که طاعتش مُوجِبِ قُربَت است,
و به شُکر اَندَرَش مَزیدِ نِعمت.
هَر نَفَسی که فرو می رود
مُمِدْدِ حیات است
و چون بر می آید مُفَرِّحِ ذات.
پس در هر نَفَسی دو نِعمَت موجود است
و بر هر نِعمَتی شُکری واجب.
از دست و زبانِ که برآید!
کز عُهدهٔ شکرش بِه درآید؟
بَندِه هَمان بِِه که ز تَقصیرِ خیشْ
عُذر به درگاهِ خدای آوَرَد.
وَر نه سِزاوار خداوندیاش
کس نتواند که به جای آورد.
بارانِ رحمتِ بیحسابَش
همه را رسیده.
و خوانِ نِعمَتِ بی دَریغَشْ
همه جا کَشیده.
پَردهٔ ناموسِ بندگان
به گناهِ فاحِش نَدَرَدْ
و وظیفهٔ روزی به خطایِ مُنکَر، نَبُرَد.
ای کریمی که از خَزانهٔ غیب
گَبر و تَرسا وظیفهخور داری
دوستان را کجا کُنی مَحروم
تو که با دشمن. این نظر داری
فرّاشِ بادِ صبا را گُفته
تا فَرشِ زُمُرُّدی بِگُستَرد
و دایهٔ ابرِ بهاری را
فرموده تا بَناتِ نَبات،
در مَهدِ زمین بِپَروَردْ.
درختان را بِه خَلعَتِ نوروزی،
قبایِ سبز ورق
در بر گرفته و اَطفالِ شاخ را
به قُدومِ مُوسمِ رَبیع،
کلاهِ شکوفه بر سر نَهاده.
ابر و باد و مَه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غَفلت نَخوری
همه از بَهرِ تو سَرگَشته
و فرمانبُردار
شَرط اِنصاف نباشد
که تو فرمان نَبَری.
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: