با لباس باز میومد جلوش و شوهرمو مجبور کرد که باهاش...
Автор: دلنوشته واقعی | داستان صوتی
Загружено: 2025-02-10
Просмотров: 86
از ازدواج اولم خیری ندیدم ولی ازدواج دومم آخرش جوری شد که انتظارشو نداشتم کسی اومد تو زندگیمون و ورق برگشت و یه شب شاهد چیزی شدم که خیلی ناراحت کننده بود برام.
لطفا کانال رو سابسکرایب کنید و دکمه زنگوله🔔 رو هم فعال کنید تا به محض انتشار جدیدترین ویدئو به شما اطلاع داده بشه 📣
همچنین برای بهتر دیده شدن کانال لطفا ویدئو ها رو لایک👍 و کامنت💬 کنید. ممنونم🙏
خیلی دوستون دارم و تکتک شما ها دوستان من هستین، اینو بدونید که نظراتتون برامون با ارزشه❤️
لینک ساب چنل: / @delneveshtevaghei
اونجاش ۶۰ سانت بود 😳
• مطلقه بودم و کارگرم ؛؛؛ نفسم بند اومده بود...
ازدواج با کسی که عشقمو...
• ازدواج اجباری با کسی که باعث شد منو عشقم ....
رفت لباس عوض کنه که...
• عشق واقعی زندگیمو از دست دادم چون ... داست...
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
#حکایت
#پادکست_صوتی
داستان صوتی
روایت عاشقانه
داستان شنیدنی
داستان عاشقانه
پادکست فارسی
حکایت های فارسی
رمان صوتی فارسی
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستان های آموزنده زندگی
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: