🍂من دوستش نبودم ولی اون دوست من بود :🍂داستان شنیدنی

این ویدئو داستان پسریه که وقتی یه پسر جدید به محله‌شون میاد و با دوست صمیمیش ارتباط می‌گیره، احساس حسادت و ناراحتی می‌کنه... اما کم‌کم اتفاقاتی می‌افته که باعث می‌شه دیدش عوض بشه و یه دوستی واقعی بینشون شکل بگیره 💫


💖 اگه از این سبک داستان‌ها خوشت میاد، حتماً کانال رو سابسکرایب کن و زنگوله 🔔 رو بزن تا اولین نفری باشی که داستان‌های بعدی رو می‌بینه!
https://bit.ly/4kYUavf

📢 لطفاً لایک کن، کامنت بذار و نظرت رو بنویس — به نظرت تو جای اون پسر، چه کار می‌کردی؟
https://bit.ly/4kYUavf

داستان قاضی عادلی که پادشاه را شگفت‌زده کرد
   • 🤠داستان قاضی عادلی که پادشاه را شگفت‌زده ک...  
داستان غلامی که عاشق دختر اربابش بود
   • داستان غلامی که عاشق دختر اربابش بود:💥داست...  
داستان قاضی هوسباز که به خاطر حفظ آبرویش پولهایش را از دست داد    • داستان قاضی هوسباز که به خاطر حفظ آبرویش پ...  

داستان غلامی که ارباب بازرگانش را از فقر نجات داد
   • داستان غلامی که ارباب بازرگانش را از فقر ن...  
قصه بهرام گور که اسیر دختر روستایی شد
   • قصه بهرام گور که اسیر دختر روستایی شد :🌱از...  

داستان حکیم جوان که به دنبال همسری دانا بود
   • داستان حکیم جوان که به دنبال همسری دانا بو...  
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

داستان
داستان فارسی
داستان کهن فارسی
قصه
حکایت
داستان‌های شبانه
داستان کوتاه
داستان احساسی
داستان واقعی
داستان ایرانی

🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#داستان_کوتاه
#داستان_فارسی
#قصه_کوتاه
#قصه_شب
#حکایت
#قصه_فارسی