علائم بارداری داشتم بدون اینکه ازدواج کنم..

مشتری ثابت کافه تو دایرکت اینستا حرفی زد که سریع پاک کردم شوک زده...#داستان_واقعی #پادکست

شوهرخواهرم شیرین عقل بود ولی یه شب اتفاقی افتاد که زندگیم عوض شد...#داستان_واقعی #پادکستفارسی

داستان ارسالی ریما:بچم به دنیا اومد گفتم به دوستم سربه نیستش کن غافل از اینکه...#داستان_واقعی

داستان واقعی: روایت سختی های زندگی عروس مظلوم🤌

بازیچه ای احساسات ـ داستان واقعی عسلی احمد

داستان ارسالی : ببین بینظیر ترین داستان عمرته😂 sarnevesht #داستان #پادکست

داستان واقعی:ادرس‌یه کافه از شماره ای ناشناس برام فرستادن وقتی رفتم...#داستان_واقعی

عمم خواهرمو برای پسرش خواستگاری کرد در صورتی که من عاشق پسرعمم بودم ولی..#داستان_واقعی#پادکست_فارسی

علی:پسری فقیر که تو روستا همه با دیدنش حیرت زده میشدن چون...#پادکست #داستان #داستان_واقعی

پادکست داستان «تابان 1 » – یه ماجرای واقعی پر از هیجان که اگه نشنوی واقعاً از دستت رفته!

شوهرم با لگد از خونه پرتم کرد بیرون چون...#داستان_واقعی #پادکست_صوتی

داستان واقعی:مطمئنم مثلشو نشنیدی..❤️عاشقانه،هیجانی و دلهره آور..!#داستان#داستان_واقعی#پادکست

داستان ارسالی همتا

داستان واقعی:دختر ترشیده بودم و هیچ خواستگاری نداشتم تا اینکه..#داستان_واقعی #پادکست_فارسی

داستان ارسالی : مادرم بطور ناگهانی نا پ دید شد ...عاشقانه و فوووق العاده جذابه از دست ندین

بابام میلیاردر بود ولی نظافت چی شرکتا میشدم اخه…#داستان_واقعی #پادکست_صوتی

داستان واقعی: داستان ارسالی..بعد از طلاق و مُردن بچه ام.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی : ۷ ماهه باردار بودم که تصادف کردم...😱داستانی که مو به تنت سیخ میکنه🤯

پدرم ؛ مادرم را فروخت از خاطر کاکاهایم. داستان باران غمها. داستان واقعی رنج تا گنج با رها

سرنوشت ارسالی : شوهرم جراح معروف قلب بوداما منودهاتی صدامیزدتااینکه...#داستان_واقعی #پادکست #داستان