Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
dTub
Скачать

داستان واقعی: زنم گم شده بود،۳ روز بعد جسدش رو جایی پیدا کردیم که،اما تو دادگاه راز بزرگی فهمیدم...

Автор: باران داستان

Загружено: 2025-12-14

Просмотров: 2896

Описание:

در باران داستان داستان های از دل شما بیرون میاد...

سرگذشت سالار: جسد زنم رو ۳ روز بعد از گم شدنش پیدا کردیم اما تو فجیع ترین حالت ممکن و اما روز دادگاه وقتی فهمیدم کی این بلا رو سرش آورده خودمو دار زدم...

راوی کانال : باران

====================================
ارتباط با من در تلگرام :

@Baranndastan
لینک سرگذشت فرزانه
   • داستان واقعی: از دخلم کم میشد،تو مغازه ام ...  

لینک سرگذشت سامان
   • داستان واقعی: ی شب چیزی تو گوشی زنم دیدم ک...  


لینک سرگذشت نرجس
   • داستان واقعی: ۳ روز بعد از گم شدن پسرم جای...  

====================================

سلام به کانال باران داستان خیلی خوش اومدین😍🌹
باران هستم ، راوی داستان ها و رمانها براساس واقعیت
اگه از این ویدیو خوشتون اومد ممنون میشم کانال رو سابسکرایب کنید و زنگوله رو بزنید و توی کامنت ها نظراتتونو برام بنویسید.
👇👇👇👇👇

داستان واقعی
داستانهای شبانگاهی
داستانهای فارسی
رمان صوتی عاشقانه ایرانی
پادکست
جسد زنم
۳ روز بعد
برادرم
قصاص
دادگاه
سرگذشت سالار
داستان عاشقانه
باران داستان
داستان
داستان لند
Baran.dastan
==============

#داستان_واقعی
#پادکست
#داستان
#باران_داستان
#داستان_فارسی

🌹🌹  لایک و کامنت  = ویدئو های جذاب تر و بیشتر   ❤❤

👇   برای عضویت در کانال باران داستان کافیه روی گزینه سابسکراب کلیک کنید زنگوله رو هم فعال کنید.

داستان واقعی: زنم گم شده بود،۳ روز بعد جسدش رو جایی پیدا کردیم که،اما تو دادگاه راز بزرگی فهمیدم...

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео mp4

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио mp3

Похожие видео

داستان واقعی: شب زایمانم قابله با دیدن بچه ام سکته کردو مُرد اما شوک اصلی وقتی بود که...

داستان واقعی: شب زایمانم قابله با دیدن بچه ام سکته کردو مُرد اما شوک اصلی وقتی بود که...

داستان واقعی: روز زایمانم وقتی بچه ام به دنیا اومد دکتر وحشتزده بیهوش شد چون...

داستان واقعی: روز زایمانم وقتی بچه ام به دنیا اومد دکتر وحشتزده بیهوش شد چون...

گلی:تو این هوای برفی سرگذشت گلی رو‌گوش بدین…#داستان #پادکست #مستان

گلی:تو این هوای برفی سرگذشت گلی رو‌گوش بدین…#داستان #پادکست #مستان

داستان واقعی:ارسالی زهرا/ آیا قربانی خوشگذرونی پدر و مادرت شدی؟...#داستان#پادکست

داستان واقعی:ارسالی زهرا/ آیا قربانی خوشگذرونی پدر و مادرت شدی؟...#داستان#پادکست

داستان ارسالی : حتما گوش بدین پشیمون نمیشید #پادکست #داستان_واقعی

داستان ارسالی : حتما گوش بدین پشیمون نمیشید #پادکست #داستان_واقعی

داستان واقعی: ی شب چیزی تو گوشی زنم دیدم که ۴ورا به خانواده ام زنگ زدم گفتم فرار کنید و خودمم...

داستان واقعی: ی شب چیزی تو گوشی زنم دیدم که ۴ورا به خانواده ام زنگ زدم گفتم فرار کنید و خودمم...

داستان واقعی: شکمم برآمده شده بود که شوهرم اومد خواستگاری خواهرم...

داستان واقعی: شکمم برآمده شده بود که شوهرم اومد خواستگاری خواهرم...

داستان واقعی از زمان قاجار و قدیمی عاشقانه و هیجانی از دست ندین #dastanland #داستان_واقعی

داستان واقعی از زمان قاجار و قدیمی عاشقانه و هیجانی از دست ندین #dastanland #داستان_واقعی

شوهرم گفت دوسم نداره بیصدا از زندگیش رفتم چند سال بعد درحالی دیدمش که به عنوان دکتر... / #پادکست

شوهرم گفت دوسم نداره بیصدا از زندگیش رفتم چند سال بعد درحالی دیدمش که به عنوان دکتر... / #پادکست

اولین بار که شوهرم منو برد توی جمع خانوادش داییش با دیدنم رنگش پرید!منو کشوند یه گوشه گفت

اولین بار که شوهرم منو برد توی جمع خانوادش داییش با دیدنم رنگش پرید!منو کشوند یه گوشه گفت

داستان واقعی:.جنجالی ترین اتفاق زندگیم زمانی افتاد که...سرگذشت رویا#داستان_واقعی​ #پادکست​ #داستان​

داستان واقعی:.جنجالی ترین اتفاق زندگیم زمانی افتاد که...سرگذشت رویا#داستان_واقعی​ #پادکست​ #داستان​

داستان واقعی: بهم وصیت نامه ی داییمو دادن وقتی خوندمش از ترس بیهوش شدم چون...

داستان واقعی: بهم وصیت نامه ی داییمو دادن وقتی خوندمش از ترس بیهوش شدم چون...

داستان واقعی: تو خونه دخترم دوربین مخفی گذاشته بودم و با لذت دیدشون میزدم تا اینکه یهو چیزی دیدم که

داستان واقعی: تو خونه دخترم دوربین مخفی گذاشته بودم و با لذت دیدشون میزدم تا اینکه یهو چیزی دیدم که

سرنوشت ارسالی :مادرشوهرم هر روز به شوهرم‌میگفت اینو میخوتی چیکار ولش کن

سرنوشت ارسالی :مادرشوهرم هر روز به شوهرم‌میگفت اینو میخوتی چیکار ولش کن

داستانی از دل قحطی بزرگ ایران در جنگ جهانی اول و مردن ۸ میلیون آدم بیگناه . حتما گوش بدید #پادکست

داستانی از دل قحطی بزرگ ایران در جنگ جهانی اول و مردن ۸ میلیون آدم بیگناه . حتما گوش بدید #پادکست

داستان واقعی: پدرشوهرم بهم چند تا ملک دادو گفت ۱۵ شال از زندگی پسرم ناپدید شو اما...

داستان واقعی: پدرشوهرم بهم چند تا ملک دادو گفت ۱۵ شال از زندگی پسرم ناپدید شو اما...

داستان ارسالی : خیلی قشنگه 🥹😍 #داستان #dastanland

داستان ارسالی : خیلی قشنگه 🥹😍 #داستان #dastanland

روایتی باور نکردنی : قشنگترین داستان عمرته

روایتی باور نکردنی : قشنگترین داستان عمرته

داستان واقعی: شوهرم منو بچه یک روزه امو با لگد از خونه پرت کرد بیرون و دم مسجد خوابیدیم اما...

داستان واقعی: شوهرم منو بچه یک روزه امو با لگد از خونه پرت کرد بیرون و دم مسجد خوابیدیم اما...

داستان واقعی:داستان ارسالی😍یلداتون مبارک😱هولناک ترین اتفاق زندگیم زمانی#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی:داستان ارسالی😍یلداتون مبارک😱هولناک ترین اتفاق زندگیم زمانی#داستان_واقعی #پادکست #داستان

© 2025 dtub. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]