دکتر دستی به ک... م کشید و گفت عجب چیزیه از روی شلوار معلومه چقد توپه جون میده واسه ک.ر.د.ن
Автор: کافه داستان واقعی
Загружено: Дата премьеры: 2 июн. 2024 г.
Просмотров: 759 565 просмотров
دکتر دستی به ک... م کشید و گفت عجب چیزیه از روی شلوار معلومه چقد توپه جون میده واسه ک.ر.د.ن
زیر شکمم درد میکرد رفتم دکتر تا دکتر رو دیدم ضعف کردم و دلم کی.. خواست وقتی برای معاینه رو تخت خوابیدم دستش و گذاشت رو اونجام و ماساژ میداد اینقد عقب و جلو کرد که صدای آه و نالم بلند شد گفت آروم باش بقیه مریضا از پشت در صدامون و میشنون بقیه شو بزار واسه تو خونه من . .. منو برد خونشو هر شب تا صبح ده دست منو... تا اینکه اتفاقی که منتظرش نبودم افتاد ...
#داستان_واقعی
#تجربه
#مشاوره_ازدواج
#داستان_واقعی
#داستان
نصف شب یه چیز سفت و گرم لا*ی پام حس کردم • Видео
شوهرم تو شرط بندی منو باخت مجبورم کرد با دوستش... • Видео
داستان واقعی از زندان زنان • Видео
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستان عاشقی
داستان
پادکست داستان صوتی
پادکست داستان فارسی
پادکست داستان
داستان انگیزشی

Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео mp4
-
Информация по загрузке: