داستان ترسناک:جاده ی جنی(اجنه ی کافر اون جاده بهم کمک کردن! اون جاده میزبان اجنه ی کافر و ملحد بود)

داستان ترسناک:پیرمردی بچه هاش از جن بودند توله جن هاشو انداخت به جونمون(دیدن تجزیه جسد از طریق اجنه)

0داستان ترسناک چوپانی که مهر جن به پیشانی داشت

داستان ترسناک سامان سلمونی : ورود اجنه به زندگیم با دعا گرفتن همسایم

داستان ترسناک : جنها راننده کامیون فقیر رو ثروتمند کردن / نادر سلطان جاده و جنهای مسلمان

داستان ترسناک قطارتهران - بندرعباس و همسفری از عفاریت

داستان ترسناک:رفاقت با موجوداتی ریز نقش اما قدرتمنده ماورایی(موجودات ساکن خونه ی قدیمی)

داستان ترسناک خانواده جنی جاده نمک آبرود : اجنه چگونه ما رو فریب دادن و...

داستان ترسناک گنج نفرین شده در تاریکی کوهستان|داستان واقعی دو جوان هم خدمتی

داستان ترسناک:زنی که شد امانت دار اجنه(ماجرای زنی که قدرت های عجیبی داشت طمع نکرد اجنه ...)

داستان ترسناک:آتش زدن خادم طلسم(اجنه ی قبرستان طلسمات منو باطل کردن)

داستان ترسناک چوپان و راز دشت کمر سیاه: شب در چراگاهی اتراق کردم که اجنه...

داستان ترسناک:دوسال زندگی با عمار مکان ارسالی (ماجرای زنی که عمار مکان شد بزرگ ترین راز دار دختر)

داستان ترسناک:هم کلام شدن با جن(آموزش وکمک زن جنی به دختر باردار و تنها...)

داستان ترسناک حاج بابا و راز غار اجنه: هدیه اجنه رحمانی

داستان ترسناک گنج ارامنه

داستان ترسناک:زخمی شدیادگاری ازمادرجنی( یه راننده ی ماشین سنگین ازاجنه گرویی گرفت و اجنه با حیله..)

داستان ترسناک:گونی سکه از پادشاه اجنه و ازاد سازی بزرگان قبیله (مادر پدر رِئیس قبیله رو نجات دادم)

داستان ترسناک:چراغ دفینه(چراغی که برای دعا نویسان حکم دستگاه گنج یاب داره. چون... از دنیای ماوراست)

داستان ترسناک:مشتی غلام اجنه ی مرید اولیاالله(از اجنه کتک خوردم چون در قبرستان در شب قران خواندم)

داستان ترسناک طلسم جادوگری به نام برزخ: راز جادوگری که مرا به کوچه خلوت کشاند.