Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
dTub
Скачать

عاشق پسرخالم بودم ولی بخاطرازدواج فامیلی بابام مخالفت کرد ومنو به عقد پسردوستش درآورد درست شب عقدم..

Автор: داستانهای واقعی

Загружено: 2025-12-05

Просмотров: 639

Описание:

عاشق پسرخالم بودم ولی بخاطرازدواج فامیلی بابام مخالفت کرد ومنو به عقد پسردوستش درآورد درست شب عقدم..
از همون بچگی خالم همیشه میگفت تو عروس خودمی من کجا میخوام عروسی به خوشکلی تو پیدا کنم که هم خانوم و آبرومند باشه هم خوشکل و من همیشه با این حرفاش ذوق میکردم فکر میکردم پسرخالمم منو دوست داره اون واقعا خیلی سر به زیر بود و من عاشق این متانت و آقاییش شده بودم ....

#رمان_عاشقانه
#داستان_ارسالی
#داستان_عاشقانه
#داستان_واقعی
#پادکست

به خواهرشوهرم پول قرض دادم اما ..   • به خواهرشوهرم پول قرض دادم ولی گفتم برای ج...  

من دختر پاک عشایر و صحرا بودم که عاشق شدم   • دخترپاک عشایر و صحرا بودم یه روز تو دل صحر...  

از بچگی کارکردم و حالا رییس یه شرکت مهم بودم   • از بچگی کارکردم و حالا رییس یه شرکت بزرگ ب...  

پادکست داستان
رمان صوتی
داستان صوتی
داستان ایرانی
داستان عاشقی
سرگذشت
سرنوشت
قصه
قصه واقعی
داستانهای فارسی

ممنون میشم با لایک و کامنت از من حمایت کنید تا داستانهام بیشتر دیده بشن

عاشق پسرخالم بودم ولی بخاطرازدواج فامیلی بابام مخالفت کرد ومنو به عقد پسردوستش درآورد درست شب عقدم..

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео mp4

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио mp3

Похожие видео

Наткнувшись на цыганку возле ЗАГСа, жених пихнул её и прошипел:

Наткнувшись на цыганку возле ЗАГСа, жених пихнул её и прошипел: "Пошла вон!" И взяв невесту

سر کار بودم که یه نفر بهم پیامی داد که دیوونه شدم و خودم و رسوندم خونه  باور نمیکردم اون پیام حقیقت

سر کار بودم که یه نفر بهم پیامی داد که دیوونه شدم و خودم و رسوندم خونه باور نمیکردم اون پیام حقیقت

پرونده جنایی| راز گم شدن لیندا سوبک مدل معروف امریکایی

پرونده جنایی| راز گم شدن لیندا سوبک مدل معروف امریکایی

داستان واقعی:داستان ارسالی...😱داستانی که مو به تنتون سیخ میکنه#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی:داستان ارسالی...😱داستانی که مو به تنتون سیخ میکنه#داستان_واقعی #پادکست #داستان

قسمت اول رمان صوتی یاغی عشق ( Yaghi eshgh part 1 )

قسمت اول رمان صوتی یاغی عشق ( Yaghi eshgh part 1 )

«Счета за коммуналку пришли, у матери кредит просрочен. Почему не оплатила?!» - орал безработный муж

«Счета за коммуналку пришли, у матери кредит просрочен. Почему не оплатила?!» - орал безработный муж

به اصرار پدربزرگم عقد کردم میدونستم دوستم نداره اما کاری از دستم برنمیومد ... / #داستان_واقعی

به اصرار پدربزرگم عقد کردم میدونستم دوستم نداره اما کاری از دستم برنمیومد ... / #داستان_واقعی

همه جمع شدیم برای تقسیم ارث پدربزرگم که یه خانم جوون وارد شد و گفت اومدم تو مراسم شوهرم شرکت کنم

همه جمع شدیم برای تقسیم ارث پدربزرگم که یه خانم جوون وارد شد و گفت اومدم تو مراسم شوهرم شرکت کنم

همسرم هنگام امضا خندید… تا زمانی که قاضی ثروت واقعی‌ام را فاش کرد!

همسرم هنگام امضا خندید… تا زمانی که قاضی ثروت واقعی‌ام را فاش کرد!

داستان امتحان عشق 😴📚🌙 یه قصه برای یه خواب آروم و راحت🛌🌙

داستان امتحان عشق 😴📚🌙 یه قصه برای یه خواب آروم و راحت🛌🌙

با قیافه مبدل پسرونه تو کارواش کارمیکردم حاضر شدم راننده یکی از مشتریای پولدار بشم بی خبراز اینکه..

با قیافه مبدل پسرونه تو کارواش کارمیکردم حاضر شدم راننده یکی از مشتریای پولدار بشم بی خبراز اینکه..

با مرگ مادرم ومصادره خونه چند روزی کارتن خواب شدم تا اینکه خدمتکارخونه اعیونی یه زوج جوون شدم ..

با مرگ مادرم ومصادره خونه چند روزی کارتن خواب شدم تا اینکه خدمتکارخونه اعیونی یه زوج جوون شدم ..

همسر فرمانده مادر فقیری را له کرد، اما نمی‌دانست چه تاوان وحشتناکی خواهد پرداخت.

همسر فرمانده مادر فقیری را له کرد، اما نمی‌دانست چه تاوان وحشتناکی خواهد پرداخت.

خونه مادربزرگ شوهرم قدیمیه وچند تا اتاق جدا توحیاط داره چون صاحبخونه جوابمون کرده بود رفتیم اونجا و

خونه مادربزرگ شوهرم قدیمیه وچند تا اتاق جدا توحیاط داره چون صاحبخونه جوابمون کرده بود رفتیم اونجا و

به خواهرشوهرم پول قرض دادم ولی گفتم برای جهازبرون دخترم پول لازم دارم ولی اون روزاتفاقی افتاد که ..

به خواهرشوهرم پول قرض دادم ولی گفتم برای جهازبرون دخترم پول لازم دارم ولی اون روزاتفاقی افتاد که ..

دامادی که شب عروسی، وقتی فهمید عروس زیباشو با خواهر چاقش عوض کردن😱همه چیز به هم ریخت!

دامادی که شب عروسی، وقتی فهمید عروس زیباشو با خواهر چاقش عوض کردن😱همه چیز به هم ریخت!

سیزده بدربود دنبال جایی بودم که سبزه گره بزنم آرزوم بود که دوست برادرم بالاخره منو ببینه اما ...

سیزده بدربود دنبال جایی بودم که سبزه گره بزنم آرزوم بود که دوست برادرم بالاخره منو ببینه اما ...

بابام آرایشگر بود و یه خونه کلنگی داشتیم به قول مادرم گنجشک روزی بودیم یه روز... / #داستان  / #رمان

بابام آرایشگر بود و یه خونه کلنگی داشتیم به قول مادرم گنجشک روزی بودیم یه روز... / #داستان / #رمان

میدونستم زندگی مشترک بالا و پایین داره اما نمیدونستم کسی که بخاطرش کیلومترها ازخونوادم دورشدم...

میدونستم زندگی مشترک بالا و پایین داره اما نمیدونستم کسی که بخاطرش کیلومترها ازخونوادم دورشدم...

درحالی که داشتم به قالی خفت میزدم صدای گریه دخترم بلند شد بی حواس به عقب برگشتم با دیدن.. / #داستان

درحالی که داشتم به قالی خفت میزدم صدای گریه دخترم بلند شد بی حواس به عقب برگشتم با دیدن.. / #داستان

© 2025 dtub. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]